کشاورزی، به دلیل وابستگی مستقیم آن به پارامترهای حساس به آب و هوا مانند دما، آب و خاک، یکی از مهمترین بخشهای تأثیرپذیر از تغییر اقلیم میباشد (پری و همکاران، 2004؛ ماراسانی و همکاران، 2012؛ ویلر و ون براون،2013). پنجمین گزارش هیئت تغییر اقلیم نیز نشان میدهد که پدیده تغییر اقلیم در بسیاری از نقاط جهان بر تولید محصولات کشاورزی تأثیرات منفی گذاشته است؛ اما بهکارگیری اقدامات سازگاری مناسب و بهموقع در برابر تغییر اقلیم میتواند موجب کاهش اثرات منفی این پدیده بر عملکرد محصولات کشاورزی گردد (هیئت بینالدول تغییر اقلیم،2014). منظور از اقدامات سازگاری، ایجاد تغییر در سیستمهای اکولوژیکی، اجتماعی یا اقتصادی در پاسخ به تأثیرات تغییر اقلیم میباشد (دی بروین و همکاران، 2009). شناسایی، انتشار و اتخاذ راهبردهای مؤثر سازگاری در سطح وسیعتری، برای مقابله با تأثیرات فعلی و آینده تغییرات و تغییر اقلیم بسیار مهم است. شواهد نشان میدهد که اقدامات تطبیقی کشاورزان بهمنظور سازگاری با تغییرات مشاهدهشده در آبوهوا، شامل مواردی مانند تغییر زمان اجرای عملیات مزرعه، کشت گونههای متنوع محصول، اتخاذ شیوههای حفاظت از آبوخاک میباشد. اتخاذ چنین اقدامات سازگاری میتواند موجب کاهش اثرات منفی تغییر اقلیم بر وضعیت کشاورزی و درنتیجه بهبود امنیت غذایی گردد (چالینور و همکاران، 2014؛ دیفالکو و ورنوسی،2013).
با وجود آنکه بخش کشاورزی نقش اساسی و حیاتی در اقتصاد ملی و تولید مواد غذایی ایران دارد، بهطوریکه حدود 27 درصد تولید ناخالص ملی و 22 درصد نیروی کار کشور مرتبط با این بخش است (نیکبخت شهبازی،1397)؛ اما کشاورزی در ایران به دلیل قرار گرفتن در معرض حوادث حدی آب و هوایی و عدم دانش کشاورزان برای سازگاری، در برابر تأثیرات منفی تغییرات آب و هوا بسیار آسیبپذیر میباشد. بخش کشاورزی استان خوزستان نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد. بر اساس آمار معاونت آبخیزداری وزارت جهاد کشاورزی، حدود 85 درصد از وسعت استان خوزستان دارای اقلیم فراخشک، خشک و نیمهخشک است و بهطورکلی از ویژگیهای بارز اقلیم این استان میتوان به خشکی، بالا بودن دما، میزان تبخیر سطحی و پایین بودن میزان نزولات جوی و شوری خاک اشاره کرد (رحیمی مقدم و همکاران، 1397). این ویژگیهای اقلیمی موجب تشدید اثرات تغییر اقلیم در این استان شده است. بهطوریکه بررسی مطالعات متعدد بیانگر شدت تغییر اقلیم و تأثیر منفی آن بر عملکرد محصولات کشاورزی در مناطق مختلف استان خوزستان است (رحیمی مقدم و همکاران، 1397؛ نیکبخت شهبازی، 1397؛ گوهر دست و همکاران، 1397).
شهرستان باوی در جنوب شرقی استان خوزستان و در میان پهنه اقلیمی گرم و خشک این استان قرار دارد (موحدی و همکاران،1391). فعالیتهای کشاورزی، از مهمترین منابع درآمدی مردم این شهرستان است و آب موردنیاز بخش کشاورزی شهرستان باوی توسط رودخانه کارون تأمین میشود؛ اما در طی سالهای اخیر، به دلیل مسائل متعدد ازجمله کاهش بارندگی ناشی از تغییر اقلیم، دبی رودخانه کارون به میزان معنیداری کاهش یافته است (شکل 1).
شکل (1): متوسط جریان سالانه رودخانه کارون (a) در ایستگاههای هیدرومتری و (b) ایستگاه اهواز (منبع: فکوری دکاهی و همکاران،1395)
از سوی دیگر نتایج برخی پژوهشها بیانگر افزایش دما و کاهش بارندگی در ایستگاههای مختلف هواشناسی حوضه آبریز کارون و درنتیجه تغییر رژیم رودخانه این رودخانه در طی سالهای آینده میباشد. نتایج نشان میدهد که در افق 2040، دبی رودخانه کارون بهویژه در ماههای خشک و کم آب، نسبت به وضعیت کنونی به میزان قابلتوجهی کاهش خواهد یافت (لاله سیاه و همکاران، 1391؛ رامک و همکاران، 1395؛ کیهان پناه و همکاران، 1396؛ منصوری و همکاران، 1397). درنتیجه آب در دسترس کشاورزان مناطق مختلف ازجمله شهرستانهای شوشتر و باوی به میزان زیادی کاهش خواهد یافت. ازاینرو بخش کشاورزی این شهرستان به میزان زیادی تحت تأثیر تغییر اقلیم خواهد بود؛ بنابراین بررسی اقدامات سازگاری کشاورزان این شهرستان، عوامل مؤثر بر اتخاذ آنها و همچنین تحلیل میزان کارایی این اقدامات در زمینه کاهش اثرات منفی تغییر اقلیم بر بخش کشاورزی شهرستان باوی از اهمیت بالایی برخوردار است. توانایی و ظرفیت یک سیستم (کشاورزی-زیست محیطی) برای سازگاری با تغییرات شدید محیطی تحت تأثیر ویژگیهای خاص آن سیستم است که عوامل مؤثر بر اقدامات سازگاری نامیده میشوند (اسمیت و همکاران، 2000). پائول (1998) در مطالعه خود در مورد مکانیسمهای مقابله اتخاذشده توسط قربانیان خشکسالی در بنگلادش، چارچوبی را ارائه میدهد که مبتنی بر رهیافت اقتصادی، سیاسی-ساختاری است. وی معتقد است که کنشهای انسانی برای مقابله با فجایع زیستمحیطی متضمن زمینه گستردهای از تأثیرات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. وی همچنین با مطالعه پژوهشهای صورت گرفته توسط سایرین اذعان میدارد افرادی که تحت تأثیر تغییرات آب و هوایی قرار میگیرند بر اساس موقعیت اقتصادی- اجتماعی خود و همچنین برخورداری از پیوندها و ارتباطات سیاسی به گونه متفاوتی به این تغییرات پاسخ میدهند. متغیرهایی که در این زمینه مهم هستند عبارتاند از: ساختار خانوار، جنسیت، ویژگیهای حرفهای و مالکیت، اندازه مزرعه، سطح سواد اعضای خانواده و عضویت در سازمانهای دولتی یا سایر ارگانها.
اما پژوهشهای گوناگونی بهمنظور بررسی عوامل مؤثر بر اتخاذ اقدامات سازگاری توسط کشاورزان انجامشده است. برخی مطالعات مانند خالدی و همکاران (1394)، یزدان پناه و همکاران (1396)، رحمانی و همکاران (1397) و پودینه و همکاران (1397) برای تعیین عوامل مؤثر بر رفتار سازگاری کشاورزان در مقابله با تغییرات آب و هوایی، از روشهای تحلیل رگرسیون گامبهگام و تحلیل عاملی استفاده نمودهاند.
اما روشهای استفادهشده در مطالعات فوق، فقط عوامل مؤثر بر سازگاری یا انطباقپذیری را بررسی میکنند و اثر این عوامل بر روشها و راهبردهای سازگاری گوناگون و تفاوت آن باحالت عدم وجود رفتار سازگاری را تحلیل نمیکنند. از اینرو مدلهای لاجیت چندگزینهای بر روشهای فوق برتری دارد. در مدل لاجیت چندگزینهای علاوه بر بررسی عوامل مؤثر بر اتخاذ راهبردهای مختلف، ﻧﺴﺒﺖ اﺣﺘﻤﺎل ﮔﺰﻳﻨﺶ اﺳﺘﺮاﺗﮋی موردنظر بهاحتمال عدم اتخاذ راهبرد نیز محاسبه میگردد؛ بنابراین پژوهشهای متعددی عوامل مؤثر و میزان اثرگذاری آنها بر انتخاب اقدامات سازگاری در برابر تغییر اقلیم و خشکسالی را با استفاده از روش رگرسیون لاجیت چندگزینهای مورد بررسی قرار دادهاند. در میان آنها میتوان به دانشور و زیبایی (1391)، پانگاپانگا و همکاران (2012)، علادین و سارکر (2014)، خورشید الم (2015)، یویی وهمکاران (2015)، نیگی و همکاران (2017) و آرونرات و همکاران (2017) اشاره نمود.
ایراد پژوهشهای فوق این است که فقط عوامل مؤثر بر اقدامات سازگاری را مورد بررسی قرار میدادند و تأثیر این اقدامات بر کاهش اثرات تغییر اقلیم را مورد برسی قرار نمیگرفت. از اینرو، برخی مطالعات علاوه بر بررسی عوامل مؤثر بر اتخاذ راهبردهای سازگاری با تغییر اقلیم، تأثیر اقدامات سازگاری بر بهرهوری تولید محصولات کشاورزی، امنیت غذایی و ریسک کشاورزی را با استفاده از روش رگرسیون تغییر رژیم درونزا مورد بررسی قرار دادهاند.
بنابراین در مطالعه حاضر بهمنظور برطرف کردن ایرادات گفتهشده، از روش رگرسیون تغییر رژیم برای بررسی عوامل مؤثر بر اتخاذ اقدامات سازگاری و همچنین تجزیه و تحلیل میزان اثرگذاری این اقدامات درزمینه کاهش اثرات منفی تغییر اقلیم بر بخش کشاورزی شهرستان باوی استفاده خواهد شد.
" />چاپ صفحه | صفحه نخست سامانه | مجری و همکاران | اطلاعات تفضیلی | دانلود | دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان |
کد طرح | 99000030 |
عنوان فارسی طرح | اثرات رفتار سازگاری با تغییر اقلیم بر شکاف فقر خانوار، مصرف آب و بهرهوری کشاورزی در شهرستان باوی: کاربرد مدل رگرسیون تغییر رژیم درونزا |
عنوان لاتین طرح | Effects of Climate Change Adaptation Behavior on Household Poverty Gap, Water Use and Productivity in Bavi County: Application of Endogenous Switching Regression Model |
محل اجرای طرح | دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان |
وضعیت اجرای طرح | |
تاریخ تصویب | |
تاریخ خاتمه |
نام و نامخانوادگی | سمت در طرح | نوع همکاری | درجهتحصیلی | پست الکترونیک |
---|---|---|---|---|
مصطفی مردانی | مجری | اول | دکترای تخصصی | mostafa.korg@yahoo.com |
معصومه فروزانی | مجری | دوم | دکترای تخصصی | m.forouzani@yahoo.com |
عنوان | متن |
---|---|
پیشینه طرح | |
کلمات کلیدی | |
بیان مسئله و ضرورت انجام تحقیق | شواهد بسیار قوی وجود دارد که گرمایش جهانی در پنجاه سال اخیر به دلیل فعالیتهای انسانی است. بهطوریکه با افزایش دما، آلایندهها و گازهای گلخانهای، مناطق متعددی از کره زمین دستخوش تغییرات شگرف اقلیمی شدهاند (آلدی و پیزر،2015). وقوع طوفانهای سهمگین در اقصی نقاط جهان و همچنین وقوع سایر پدیدههای حدی اقلیمی نیز از تغییرات اقلیمی گسترده در کره زمین حکایت دارند؛ اما این پدیده همانطوری که از فعالیتهای گوناگون انسانی تأثیر میپذیرد، اثرات مختلفی بر فعالیتهای انسان بر جای میگذارد. یکی از اثرات مهم تغییرات اقلیمی در دهههای اخیر، تحمیل خسارتهای متعدد بر فعالیت بخشهای مختلف اقتصادی است (محمودی و پرهیزکاری، 1394). گزارش هفتم هیئت تغییر اقلیم، حاکی از رخ دادن پدیده تغییر اقلیم طی دهههای اخیر در ایران بوده است. همچنین پیشبینیها، بیانگر شدت بیشتر وقوع آن در آینده است. بهگونهای که پیشبینیهای این هیئت برای ایران تحت سناریو تغییر اقلیم A1 نشاندهنده افزایش متوسط درجه حرارت تا 2 درجه سانتیگراد در 30 سال آینده و 5/3-4 درجه سانتیگراد تا 100 سال آینده میباشد (حسینی و همکاران،1393). از سوی دیگر، برخورداری از آبوهوای گرم و خشک موجب تشدید پدیده تغییر اقلیم و ایجاد تهدیدهای جدی برای منابع آب کشور و درنتیجه عدم توانایی پاسخگویی به نیازهای شرب، زیستمحیطی، صنعتی و کشاورزی شده است (خسروی و همکاران، 1389؛ سرزعیم و همکاران، 2017). کشاورزی، به دلیل وابستگی مستقیم آن به پارامترهای حساس به آب و هوا مانند دما، آب و خاک، یکی از مهمترین بخشهای تأثیرپذیر از تغییر اقلیم میباشد (پری و همکاران، 2004؛ ماراسانی و همکاران، 2012؛ ویلر و ون براون،2013). پنجمین گزارش هیئت تغییر اقلیم نیز نشان میدهد که پدیده تغییر اقلیم در بسیاری از نقاط جهان بر تولید محصولات کشاورزی تأثیرات منفی گذاشته است؛ اما بهکارگیری اقدامات سازگاری مناسب و بهموقع در برابر تغییر اقلیم میتواند موجب کاهش اثرات منفی این پدیده بر عملکرد محصولات کشاورزی گردد (هیئت بینالدول تغییر اقلیم،2014). منظور از اقدامات سازگاری، ایجاد تغییر در سیستمهای اکولوژیکی، اجتماعی یا اقتصادی در پاسخ به تأثیرات تغییر اقلیم میباشد (دی بروین و همکاران، 2009). شناسایی، انتشار و اتخاذ راهبردهای مؤثر سازگاری در سطح وسیعتری، برای مقابله با تأثیرات فعلی و آینده تغییرات و تغییر اقلیم بسیار مهم است. شواهد نشان میدهد که اقدامات تطبیقی کشاورزان بهمنظور سازگاری با تغییرات مشاهدهشده در آبوهوا، شامل مواردی مانند تغییر زمان اجرای عملیات مزرعه، کشت گونههای متنوع محصول، اتخاذ شیوههای حفاظت از آبوخاک میباشد. اتخاذ چنین اقدامات سازگاری میتواند موجب کاهش اثرات منفی تغییر اقلیم بر وضعیت کشاورزی و درنتیجه بهبود امنیت غذایی گردد (چالینور و همکاران، 2014؛ دیفالکو و ورنوسی،2013). با وجود آنکه بخش کشاورزی نقش اساسی و حیاتی در اقتصاد ملی و تولید مواد غذایی ایران دارد، بهطوریکه حدود 27 درصد تولید ناخالص ملی و 22 درصد نیروی کار کشور مرتبط با این بخش است (نیکبخت شهبازی،1397)؛ اما کشاورزی در ایران به دلیل قرار گرفتن در معرض حوادث حدی آب و هوایی و عدم دانش کشاورزان برای سازگاری، در برابر تأثیرات منفی تغییرات آب و هوا بسیار آسیبپذیر میباشد. بخش کشاورزی استان خوزستان نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد. بر اساس آمار معاونت آبخیزداری وزارت جهاد کشاورزی، حدود 85 درصد از وسعت استان خوزستان دارای اقلیم فراخشک، خشک و نیمهخشک است و بهطورکلی از ویژگیهای بارز اقلیم این استان میتوان به خشکی، بالا بودن دما، میزان تبخیر سطحی و پایین بودن میزان نزولات جوی و شوری خاک اشاره کرد (رحیمی مقدم و همکاران، 1397). این ویژگیهای اقلیمی موجب تشدید اثرات تغییر اقلیم در این استان شده است. بهطوریکه بررسی مطالعات متعدد بیانگر شدت تغییر اقلیم و تأثیر منفی آن بر عملکرد محصولات کشاورزی در مناطق مختلف استان خوزستان است (رحیمی مقدم و همکاران، 1397؛ نیکبخت شهبازی، 1397؛ گوهر دست و همکاران، 1397). شهرستان باوی در جنوب شرقی استان خوزستان و در میان پهنه اقلیمی گرم و خشک این استان قرار دارد (موحدی و همکاران،1391). فعالیتهای کشاورزی، از مهمترین منابع درآمدی مردم این شهرستان است و آب موردنیاز بخش کشاورزی شهرستان باوی توسط رودخانه کارون تأمین میشود؛ اما در طی سالهای اخیر، به دلیل مسائل متعدد ازجمله کاهش بارندگی ناشی از تغییر اقلیم، دبی رودخانه کارون به میزان معنیداری کاهش یافته است (شکل 1).
شکل (1): متوسط جریان سالانه رودخانه کارون (a) در ایستگاههای هیدرومتری و (b) ایستگاه اهواز (منبع: فکوری دکاهی و همکاران،1395) از سوی دیگر نتایج برخی پژوهشها بیانگر افزایش دما و کاهش بارندگی در ایستگاههای مختلف هواشناسی حوضه آبریز کارون و درنتیجه تغییر رژیم رودخانه این رودخانه در طی سالهای آینده میباشد. نتایج نشان میدهد که در افق 2040، دبی رودخانه کارون بهویژه در ماههای خشک و کم آب، نسبت به وضعیت کنونی به میزان قابلتوجهی کاهش خواهد یافت (لاله سیاه و همکاران، 1391؛ رامک و همکاران، 1395؛ کیهان پناه و همکاران، 1396؛ منصوری و همکاران، 1397). درنتیجه آب در دسترس کشاورزان مناطق مختلف ازجمله شهرستانهای شوشتر و باوی به میزان زیادی کاهش خواهد یافت. ازاینرو بخش کشاورزی این شهرستان به میزان زیادی تحت تأثیر تغییر اقلیم خواهد بود؛ بنابراین بررسی اقدامات سازگاری کشاورزان این شهرستان، عوامل مؤثر بر اتخاذ آنها و همچنین تحلیل میزان کارایی این اقدامات در زمینه کاهش اثرات منفی تغییر اقلیم بر بخش کشاورزی شهرستان باوی از اهمیت بالایی برخوردار است. توانایی و ظرفیت یک سیستم (کشاورزی-زیست محیطی) برای سازگاری با تغییرات شدید محیطی تحت تأثیر ویژگیهای خاص آن سیستم است که عوامل مؤثر بر اقدامات سازگاری نامیده میشوند (اسمیت و همکاران، 2000). پائول (1998) در مطالعه خود در مورد مکانیسمهای مقابله اتخاذشده توسط قربانیان خشکسالی در بنگلادش، چارچوبی را ارائه میدهد که مبتنی بر رهیافت اقتصادی، سیاسی-ساختاری است. وی معتقد است که کنشهای انسانی برای مقابله با فجایع زیستمحیطی متضمن زمینه گستردهای از تأثیرات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. وی همچنین با مطالعه پژوهشهای صورت گرفته توسط سایرین اذعان میدارد افرادی که تحت تأثیر تغییرات آب و هوایی قرار میگیرند بر اساس موقعیت اقتصادی- اجتماعی خود و همچنین برخورداری از پیوندها و ارتباطات سیاسی به گونه متفاوتی به این تغییرات پاسخ میدهند. متغیرهایی که در این زمینه مهم هستند عبارتاند از: ساختار خانوار، جنسیت، ویژگیهای حرفهای و مالکیت، اندازه مزرعه، سطح سواد اعضای خانواده و عضویت در سازمانهای دولتی یا سایر ارگانها. اما پژوهشهای گوناگونی بهمنظور بررسی عوامل مؤثر بر اتخاذ اقدامات سازگاری توسط کشاورزان انجامشده است. برخی مطالعات مانند خالدی و همکاران (1394)، یزدان پناه و همکاران (1396)، رحمانی و همکاران (1397) و پودینه و همکاران (1397) برای تعیین عوامل مؤثر بر رفتار سازگاری کشاورزان در مقابله با تغییرات آب و هوایی، از روشهای تحلیل رگرسیون گامبهگام و تحلیل عاملی استفاده نمودهاند. اما روشهای استفادهشده در مطالعات فوق، فقط عوامل مؤثر بر سازگاری یا انطباقپذیری را بررسی میکنند و اثر این عوامل بر روشها و راهبردهای سازگاری گوناگون و تفاوت آن باحالت عدم وجود رفتار سازگاری را تحلیل نمیکنند. از اینرو مدلهای لاجیت چندگزینهای بر روشهای فوق برتری دارد. در مدل لاجیت چندگزینهای علاوه بر بررسی عوامل مؤثر بر اتخاذ راهبردهای مختلف، ﻧﺴﺒﺖ اﺣﺘﻤﺎل ﮔﺰﻳﻨﺶ اﺳﺘﺮاﺗﮋی موردنظر بهاحتمال عدم اتخاذ راهبرد نیز محاسبه میگردد؛ بنابراین پژوهشهای متعددی عوامل مؤثر و میزان اثرگذاری آنها بر انتخاب اقدامات سازگاری در برابر تغییر اقلیم و خشکسالی را با استفاده از روش رگرسیون لاجیت چندگزینهای مورد بررسی قرار دادهاند. در میان آنها میتوان به دانشور و زیبایی (1391)، پانگاپانگا و همکاران (2012)، علادین و سارکر (2014)، خورشید الم (2015)، یویی وهمکاران (2015)، نیگی و همکاران (2017) و آرونرات و همکاران (2017) اشاره نمود. ایراد پژوهشهای فوق این است که فقط عوامل مؤثر بر اقدامات سازگاری را مورد بررسی قرار میدادند و تأثیر این اقدامات بر کاهش اثرات تغییر اقلیم را مورد برسی قرار نمیگرفت. از اینرو، برخی مطالعات علاوه بر بررسی عوامل مؤثر بر اتخاذ راهبردهای سازگاری با تغییر اقلیم، تأثیر اقدامات سازگاری بر بهرهوری تولید محصولات کشاورزی، امنیت غذایی و ریسک کشاورزی را با استفاده از روش رگرسیون تغییر رژیم درونزا مورد بررسی قرار دادهاند. بنابراین در مطالعه حاضر بهمنظور برطرف کردن ایرادات گفتهشده، از روش رگرسیون تغییر رژیم برای بررسی عوامل مؤثر بر اتخاذ اقدامات سازگاری و همچنین تجزیه و تحلیل میزان اثرگذاری این اقدامات درزمینه کاهش اثرات منفی تغییر اقلیم بر بخش کشاورزی شهرستان باوی استفاده خواهد شد. |
خلاصه نتیجه اجرای طرح |
نام فایل | تاریخ درج فایل | اندازه فایل | دانلود |
---|---|---|---|
Proposal03.docx | 1399/11/11 | 247219 | دانلود |
CamScanner 01-30-2021 11.40.07.pdf | 1399/11/11 | 260609 | دانلود |