بررسی ویژگی های اقتصادی و اجتماعی حوضه آبخیز موغار اردستان

Economic and Social Characteristics of Moghar Ardestan Watershed


چاپ صفحه
پژوهان
صفحه نخست سامانه
نویسندگان
نویسندگان
اطلاعات تفضیلی
اطلاعات تفضیلی
دانلود مقاله
دانلود مقاله
دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان

نویسندگان: معصومه موقری , زهره خورسندی کوهانستانی

عنوان کنگره / همایش: ششمین کنگره علمی پژوهشی توسعه و ترویج علوم کشاورزی و منابع طبیعی ایران , انجمن علوم و فنون بنیادین , 1397

اطلاعات کلی مقاله
hide/show

کد مقاله 970691
عنوان فارسی مقاله بررسی ویژگی های اقتصادی و اجتماعی حوضه آبخیز موغار اردستان
عنوان لاتین مقاله Economic and Social Characteristics of Moghar Ardestan Watershed
نوع ارائه پوستر
عنوان کنگره / همایش ششمین کنگره علمی پژوهشی توسعه و ترویج علوم کشاورزی و منابع طبیعی ایران
نوع کنگره / همایش داخلی-ملی
کشور مقصد
محل برگزاری کنگره انجمن علوم و فنون بنیادین
سال انتشار/ارائه 1397

نویسندگان
hide/show

نویسنده نفر چندم مقاله
معصومه موقریدوم
زهره خورسندی کوهانستانیاول و مسئول

اطلاعات تفضیلی
hide/show

عنوان متن
AAbstractاساس برنامه ریزی برای دستیابی به توسعه پایدار در بخش منابع طبیعی، شناخت جوامع و حرکات بهره برداران از آب و خاک گیاه و منابع طبیعی تجدید شونده میباشد بدین ترتیب مطالعه جمعیت و فعالیت های غالب، مشخص کننده نحوه بهره برداری انسان از پتانسیل محیط و رسیدن به راهکارهای بهره برداری لازم در تداوم تعادل اکوسیستم ضرورت می یابد. تغییرات جمعیتی و اقتصادی در یک حوضه آبخیز می تواند باعث تغییر در ثبات اکوسیستم یک حوضه آبخیز گردد. در این مطالعه به بررسی تغییرات جمعیتی و فعالیت های اقتصادی ساکنان حوضه آبخیز موغار اردستان استان اصفهان پرداخته شده است. نتایج این مطالعه نشان داد، در محدوده مورد مطالعه در فواصل سال‌های (65-55) در اکثر مناطق مسکونی افزایش تراکم جمعیت دیده شده است و در سال 1375 تراکم نسبی و میزان پراکنش در محدوده مورد مطالعه با افت شدید روبه ورو شده است این روند کاهشی در فاصله سالهای 1385 تا 1395 نیز مشاهده می شود. همچنین اکثر ساکنین این منطقه در پی دستیابی به امکانات و بهبود وضعیت اقتصادی به سایر مناطق مهاجرت نموده اند. تغییرات جمعیتی به هر نحو می تواند بر ویژگی ها و نحوه بهره برداری از حوزه آبخیز تاثیر گذار باشد.
چکیدهاساس برنامه ریزی برای دستیابی به توسعه پایدار در بخش منابع طبیعی، شناخت جوامع و حرکات بهره برداران از آب و خاک گیاه و منابع طبیعی تجدید شونده میباشد بدین ترتیب مطالعه جمعیت و فعالیت های غالب، مشخص کننده نحوه بهره برداری انسان از پتانسیل محیط و رسیدن به راهکارهای بهره برداری لازم در تداوم تعادل اکوسیستم ضرورت می یابد. تغییرات جمعیتی و اقتصادی در یک حوضه آبخیز می تواند باعث تغییر در ثبات اکوسیستم یک حوضه آبخیز گردد. در این مطالعه به بررسی تغییرات جمعیتی و فعالیت های اقتصادی ساکنان حوضه آبخیز موغار اردستان استان اصفهان پرداخته شده است. نتایج این مطالعه نشان داد، در محدوده مورد مطالعه در فواصل سال‌های (65-55) در اکثر مناطق مسکونی افزایش تراکم جمعیت دیده شده است و در سال 1375 تراکم نسبی و میزان پراکنش در محدوده مورد مطالعه با افت شدید روبه ورو شده است این روند کاهشی در فاصله سالهای 1385 تا 1395 نیز مشاهده می شود. همچنین اکثر ساکنین این منطقه در پی دستیابی به امکانات و بهبود وضعیت اقتصادی به سایر مناطق مهاجرت نموده اند. تغییرات جمعیتی به هر نحو می تواند بر ویژگی ها و نحوه بهره برداری از حوزه آبخیز تاثیر گذار باشد.
متن مقاله1. مقدمه امروزه رشد جمعیت از یکسو و محدودیت منابع از سوی دیگر مسائل و مشکلات زیادی را ایجاد کرده است. تولید غذا برای جمعیت همواره متکی به مناسبات تولید، مشروط به تعادل اکو سیستم طبیعی است. بهمین لحاظ حفظ توان بالقوه طبیعت در بهره گیری مستمر انسان، استفاده صحیح از توان به تناسب ظرفیت را می طلبد، نظامی که طبیعت بر آن استوار است، مناسباتی برای تولید غذای انسان فراهم آورده است. لذا نگهداری عوامل تولید و منابع لازمه ادامه حیات است. با توجه به پیشرفت علوم و تکنیک های بهره برداری بهینه حداقل امکانات میتواند حداکثر تولید را تامین نماید، زمینه بهره گیری از این پیشرفت ارتقاء فرهنگ مصرف در تطابق با توان بالقوه است. منابع آب، خاک گیاه در چرخه تولید غذا نقش اساسی داشته که انسان نباید عامل تخریب آنها شود حرکات جمعیت مبتنی بر علم استفاده صحیح و اگاهی از نحوه تامین منابع حیاتی برنامه ریزی میشود تا در پناه توان اکولوژیکی اراضی تولید غذا ممکن باشد . اساس برنامه ریزی شناخت جوامع و حرکات آینده ساز بهره برداران از آب و خاک گیاه و منابع طبیعی تجدید شونده میباشد بدین ترتیب مطالعه جمعیت و فعالیت های غالب مشخص کننده نحوه بهره برداری انسان از پتانسیل محیط و رسیدن به راهکارهای بهره برداری لازم در تداوم تعادل اکوسیستم ضرورت می یابد. بالفعل درآوردن توان بالقوه شعار لازم الاجرا برای نظام بهره برداری می شود. سرعت تغییر اکوسیستم ها به ویژه در سالهای اخیر به اندازه ای شتابده است که امکان سازگاری موجودات زنده با محیط زیست عملا غیر ممکن به نظر می رسد و این عارضه از بی توجهی به مقیاس زمان بهره برداری از منابع پایه محیطی بوده است. امروزه به دلیل گسترش شهرها و کاهش درامد روستاها و در پی آن مهاجرت روستاییان به شهر ها مناسبات تولید تغییر یافته است(قربانی و همکاران 1389). در گذشته مردم به دلیل نبود راههای دسترسی و نبود اطلاعات مجبور به تحمل شرایط نا مناسب زندگی در یک منطقه می شدند و کمتر به فکر مهاجرت به نقاط دیگر می افتادند اما امروزه به دلیل راههای دسترسی مناسب و سهولت جابجایی ساکنان مناطق کم بهره از رونق اقتصادی و اجتماعی به امید یافتن شرایط بهتر مهاجرت از موطن خود را انتخاب می کنند و این مسئله به مرور زمان باعث تغییر در ساختار جمعیتی و در نهایت اقتصادی روستا ها گشته است. امروزه اراضی کشاورزی به صورت زمین های رها شده را می توان در جای جای کشور ایران مشهاده نمود. مهاجرت مردم اغلب به دلیل فقر، جنگ و کاهش قابلیت های محیطی رخ می دهد. در بررسی علل جغرافیایی طبیعی در افزایش مهاجرت روستاییان که توسط مهدوی و همکاران (2003) انجام گرفت مشخص گردید که عوامل جغرافیای طبیعی از جمله قابلیت اراضی، شیب، آب و بارندگی تاثیر بسزایی در حجم مهاجرت و خالی شدن روستا ها از سکنه دارند. تغییرات جمعیتی به یژه مهاجرت به شدت بر توسعه و پایداری تاثیر می گذارد. مشکلات ناشی از تخریب اراضی و حوضه ای آبخیز و آسیب پذیر شدن اکوسیستم ها و افزایش سیلاب ها و پر شدن سد ها و کاهش منابع آب همواره به طور مستقیم و غیر مستقیم مشکلات اقتصادی و اجتماعی فراوانی را به دنبال خواهند داشت و جالب اینکه اکثر این مشکلات در نتیجه تخریب حوضه های آبخیز در پی دستیابی به منافع اقتصادی و اجتماعی صورت می گیرد.مطالعات متعددی به تاثیر جمعیت بر تخریب و یا بهبهود و احیا اراضی طبیعی انجام گرفته است. از آن جمله می توان به مطالعات انجام شده توسطFarsoudan (2009) ، Aide و Grau (2004) و Shahande(2007) اشاره نمود که تاثیر مثبت تخلیه اراضی کشاورزی را بر روی احیا این اراضی مورد مطالعه قرار داده اند اشاره نمود. از سوی دیگر محققینی چون قربانی و همکاران (1389) تاثیر افزایش جمعیت بر تغییر کاربری اراضی و افزایش اراضی کشاورزی و بایر ماندن اراضی را بر تخریب حوضه های آبخیز مطالعه نمودند. لذا بررسی تغییرات جمعیتی در یک حوضه آبخیز می تواند به برنامه ریزی درست در حوضه آبخیز کمک کننده باشد. چرا اطلاع از وضعیت اقتصادی و تغییرات جمعیتی در یک حوضه می تواند در نحوه برنامه ریزی برای آن حوضه و معرفی روش های احیا موثر باشد. این مقاله به بررسی تغییرات جمعیتی و تاثیر این تغییرات در سطح حوزه آبخیز موغارشهرستان اردستان می پردازد. 2. روش کار و معرفی منطقه: منطقه مطالعاتی، حوزه آبریز موغار را شامل می‌گردد که دارای مساحتی حدود 185909.5 هکتار می‏‌‏باشد و در بخش مرکزی کشور و مرکز استان اصفهان واقع شده است و مطابق تقسیمات تماب بخشی از حوزه آبریز فلات مرکزی می باشد. شهرهای اردستان و نطنز به ترتیب در شرق و جنوب و شمال غرب حوزه مورد مطالعه قرار دارند. منطقه مورد مطالعه بینˊ 38° 51تا ˊ 18 °52 طول شرقی و ˊ11 °33 تــــــا ˊ35 °33عرض شمالی واقع شده است . محیط حوزه موغار اردستان270.77 کیلومتر می باشد. موقعیت محدوده مطالعاتی در بین دو شهرستان اردستان و نطنز که هر یک سوابق ناریخی و مذهبی و تفریحی فراوان به همراه وضعیت سیاسی، اجتماعی تا هنرهای معماری و سفالگری و سرامیک چینی را نشان می دهند، امکان دسترسی با جاده های اصلی و اتوبان و خط راه آهن را پیدا کرده است. شکل 1 موقعیت جغرافیایی حوضه آبخیز موغار را نشان می دهد. شکل 1 موقعیت جغرافیایی منطقه مورد مطالعه به طور کلی منطقه مورد مطالعه، کوهستانی و تپه ماهوری است. به طوری که بخش های شرقی، جنوبی و غربی آن را ارتفاعات، بخشهای مرکزی آن تپه ماهوری و بخش های شمالی آن را اراضی نسبتا' مسطح شامل می شود. مواد مادری این اراضی عمدتا” آذرین، کنگلومرائی، شیل، توف ها، مارن، آهک، مواد آبرفتی و غیره است. مرتفع ترین نقطه منطقه موغار با ارتفاع 3874 متر از سطح دریا ( واقع در غرب حوزه )، کم ارتفاع ترین ناحیه منطقه خروجی موغار است و حدود 986 متر از سطح دریا قرار دارد. میانگین ارتفاع کل منطقه 2888 متر می باشد. اطلاعات شیب اراضی حاکی از 33 درصد بین 5-2 درجه به مساحت 96/629 کیلومتر مربع است. شیب متوسط وزنی 82/14 درصد برآورد شده است. بزرگترین سطح مربوط به 5-2 با میانگین کلاس 5/3 درصد را نشان میدهد. این منطقه از نظر تنوع کاربری ( زراعت، باغات، مراتع، معدن، صنعت، مرغداری، دام داری و... ) قابل توجه است. وجود اتوبان نطنز- اصفهان و عبور خط آهن اصفهان-قم، جایگاه این منطقه را در ترانزیت جاده ای و ریلی کشور نشان میدهد. بارندگی سالانه 200 میلیمتر با متوسط 6/167 میلیمتر در سال برآورد شده است. توزیع بارندگی فصلی برای دوره های رویش گیاهی و تولید علوفه مناسبتی ندارد، بطوریکه در پائیز و بهار میزان نزدیک بهم 2/33 و 5/43 میلیمتر و میزان حداکثر 4/89 میلیمتر در زمستان با حداقل آن به میزان 6/1 میلیمتر در تابستان ارائه شده است. برف سالانه در دو ماهه دی و بهمن اتفاق می افتد. در منطقه دوره یخبندان 60 روز میباشد. تبخیر و تعرق از 7/990میلیمتر تا 6/2270 میلیمتر است وضعیت باد ارام 60 درصد فراوانی دارد. جهت باد غالب سالانه در ایستگاه اردستان شرقی بوده و میانگین سرعت باد غالب سالانه 11.3 نات با فراوانی 17.8 درصد می‌باشد. اقلیم منطقه بر اساس روشهای دو مارتن و آمبرژه خشک بیابانی سرد و خشک سرد شناخته شده است. مدل های بررسی آماری و ملاحظات صحرائی علاوه بر تهیه و تکمیل پرسشنامه آبادیها، راهکارهای دسترسی به اطلاعات جهت تجزیه و تحلیل داده ها را دنبال میکند. جمع آوری آمار به هنگام، مشاهدات عینی در بازدیدهای میدانی بصورت مشارکتی و غیر مشارکتی بعمل آمده، مصاحبه های نفر به نفر امکان دستیابی به اطلاعات لازم را فراهم کرده است. مراحل انجام مطالعه بطور خلاصه شامل اقدامات زیر بوده است. در راستای شناخت محدوده مطالعه از نقشه توپوگرافی منطقه با مقیاس 25000: 1 استفاده شده است. بر اساس فراوانی مناطق مسکونی لیست اطلاعات مورد نیاز تنظیم و منابع و ماخذ آماری آن مشخص گردید. بازدید عمومی شناسائی محدوده و مرزهای مطالعاتی با جاده های دسترسی جهت برنامه های متنوع مراجعه و آمار گرفتن از مناطق مسکونی انجام شده است. مشاهده وضعیت کشت زراعی باغی و نحوه دامداری و معشیت جوامع بهره بردار همراه دریافت نظرات، مشکلات و نارسائیهای آنها صورت گرفت. مرحله بررسی داده های اجتماعی و اقتصادی و نتیجه گیری، از طریق تجزیه و تحلیل اطلاعات قابل دسترسی و ارائه شده صورت گرفت و جداول آماری مربوط تنظیم و در جمع بندی استفاده شد. نتایج با بررسی سالنامه های آماری از سال 1355 تا سال 1395 اطلاعات جمعیتیت روستا ها و مناطق مسکونی موجود دراین حوضه استخراج شد که نتایج آن در جدول زیر ارایه گردیده است. جدول (2) خصوصیات جمعیتی چهار دهه گذشته منطقه مورد مطالعه نام روستا 1355 1365 1375 1385 1395 خانوار جمعیت خانوار جمعیت خانوار جمعیت خانوار جمعیت خانوار جمعیت بلهر 6 21 7 30 3 10 4 10 - - حسن اباد 21 102 25 160 38 212 22 48 - - خرم آباد 8 39 14 77 12 61 19 66 20 47 رنکان 11 58 8 40 8 35 - - - - سرهنگچه 17 95 13 53 18 71 25 89 30 80 سیریچهند 17 68 15 73 20 91 14 53 10 28 شورغستان 13 45 12 59 10 28 4 15 4 7 عباس آباد 33 154 35 189 35 141 35 112 24 55 فسخود 60 230 74 282 52 202 40 89 19 41 کسوج 40 182 40 179 27 89 22 71 36 98 گل اباد 8 48 10 42 5 25 5 19 7 16 گل و مل 17 79 20 100 16 67 13 34 13 27 گمشجه 33 143 34 186 29 121 25 63 14 29 مارسار 6 33 7 34 4 20 - - 4 7 ابیازن 40 135 54 197 26 86 36 94 22 43 طار 152 440 132 343 101 254 110 259 59 143 طرق رود 253 923 259 934 196 611 441 1308 726 1749 گودرزن 15 76 16 72 8 26 - - 18 59 میلا جرد 61 253 69 320 45 202 84 285 67 183 نسران 89 373 69 350 72 347 67 257 88 200 نیه 98 375 101 297 115 332 123 373 113 299 ورگوران 30 140 38 177 40 197 58 201 67 198 کل 1028 4012 1052 4194 880 3228 1147 3446 1341 3309 (مرکز آمار ایران) در 4 دوره ده ساله گذشته آماری، برای مراکز مسکونی در محدوده مورد مطالعه در فواصل سال‌های (65-55) اکثر مناطق نشان‌دهنده افزایش تراکم نسبی بوده و در سال 1375 تراکم نسبی و میزان پراکنش در محدوده مورد مطالعه با افت شدید روبه ورو شده است این روند کاهشی در فاصله سالهای 1385 تا 1395 نیز مشاهده می شود. بعد از بررسی جمعیت به بررسی بعد خانوار در این حوضه آبخیز پرداخته شد که نتایج آن در نمودار زیر نشان داده شده است. شکل (2) تغییرات بعد خانوار در منطقه مورد مطالعه در طی چهار دهه گذشته همانطور که در نمودار بالا نیز مشخص است در طی سالهای 1355 تا 1365 بعد خانوار های ساکن در محدوده مورد مطالعه در اکثر روستا ها و مناطق مسکونی افزایش یافته است و از سال 1375 بعد خانوار در کل منطقه مورد مطالعه به شدت کاهش یافته است به نحوی که به عنوان مثال در سال 1355 بعد خانوار در روستای حسن آباد 9/4 بوده درسال 1365 به 6 نفر در هر خانوار رسیده و در سال 1375 به 6/5 و در سال 1385 به 2/2 و در سال 1395 به صفر رسیده است. در اکثر روستا های مورد مطالعه بعد خانوار به شدت کاهش یافته است. در سال 1355 متوسط بعد خانوار در محدوده مورد مطالعه 9/3 بوده است و در سال 1395 به 5/2 نفر رسیده است. با عنایت به بررسی های انجام شده دراین حوضه آبخیز می توان عواملی که در تراکم نسبی جمعیت در این حوزه آبخیز دخیل بوده اند را شامل عوامل زیر دانست: الف ـ عوامل طبیعی : شامل عوامل توپوگرافی و اقلیمی ، پرشیب بودن اراضی زراعی و محدودیتهای امکان توسعه کشاورزی ـ وجود منابع طبیعی (جنگلها) و عدم امکان توسعه دامپروری سنتی و محدودیت مراتع طبیعی (ییلاق) ـ تغییرات آب و هوایی، محدودیت منابع آب زراعی بلحاظ عدم توسعه زراعت آبی در اراضی شیبدار و … موجب تراکم متفاوت جمعیت در بخش های مختلف منطقه مورد مطالعه گردیده‌است. ب ـ عوامل انسانی : شامل نوع معیشت غالب بر منطقه (دامداری در زیرحوزه‌ها در مقایسه با کشاورزی شیوه غالب معیشتی می‌باشد). ــ عدم وجود امکانات رفاهی و زیربنائی از جمله راههای ارتباطی، برق، امکانات آموزشی و بهداشتی و …. را می توان به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار بر پراکنش جمعیت در این حوضه دانست. در این محدوده بعد از انجام مصاحبه مشخص گردید که تمایل به مهاجرت در ساکنین این منطقه وجود دارد. در واقع مهاجرت نوعی جابجائی تحت تحولات سیاسی اجتماعی و اقتصادی صورت می گیرد که با منافع و جاذبه هایی که در مقصد انتظار میرود و مشکلات جابجائی قابل تحمل میگردد. مهاجرت از فرد یا تعدادی داوطلب شخصی که راه حل مشکلات خود را در جابجائی منطقه ای می بینند شروع گردیده و در پی آن ارتباط و تسلط آنها ، برای دیگران وسیله مهاجرت گروهی یا فردی میشود. این نفرات که پیشتاز حقیقی شناخته میشوند، سبب رها شدن بخشی از عرصه های فعالیت محل تولد خود ، در آبادیها میگردند و در نواحی دیگری سبب ایجاد محدودیتهای زیستی باعث افزایش بیرویه جمعیت مقصد میشوند. روند تغییرات جمعیت در سنوات گذشته حکایت از اتفاق مهاجرت روستائیان از منطقه مینماید. مقایسه دهه های گذشته نشان دهنده از نوسان جمعیت و متعاقباً کاهش مداوم آن است. تغییرات جمعیت در دوره های آماری گذشته با روند افزایش و کاهش با دلائل خاص توام گردیده بنوعی که در دهه 65-55 بر اساس تحول سیاسی اجتماعی کشور مسئله جابجائی خانوارهای روستائی تحت تاثیر عوامل خارج از روستا ، و شهرهای استان اصفهان بصورت مهاجرت روستا به روستا و روستا به شهر صورت گرفته است. نابسامانی اجتماعی و اقتصادی روستا مهمترین انگیزه حرکت شناخته میشود تمرکز زدائی شهرها که با توسعه فرهنگی و امکانات رفاهی در روستا ، مثل برق رسانی ، جاده کشی، وسائل ارتباط جمعی یا تخصیص اعتبارات و بیمه محصولات در مناطق روستائی حمایت موقت برای استقرار در آبادیها هدف بوده است. سرشماری نفوس و مسکن رسمی، کاهش اثرات اقدامات تمرکز زدائی ها را نشان داده است، اطلاعات فرهنگی و بینشهای وسیع برای روستائیان فراهم آمده و روستائیان ترقی خواه جهت و بهره برداری از امکانات بیشتر موجود در شهرها ، تغییر شغل برای درآمدهای بیشتر، فعالیت زود بازده را ترجیح بر کشاورزی داده ، مهاجرت موقت و دائم برای کار ، تحصیل، سرمایه گذاری و واسطه گری شکل گرفته است. منطقه در سنوات برنامه پنج ساله توسعه اجتماعی اقتصادی که الگوی زندگی و امکانات شهری به داخل روستاها انتقال می یافت ، بلحاظ عدم تامین درآمد متناسب از فعالیتهای سنتی، ساکنان روستا با هزینه های اخذ خدمات شهری اعم از تفریحی ، بهداشتی و تحصیلی و غیره ضرورت تغییر الگوی درآمد متناسب با توسعه اجتماعی و پیشرفت فرهنگی را پیش آورده است. انگیزه های تغییر وضعیت رشد مهاجرت جمعیت روستائی منشاء اقتصادی تحت تاثیر شهر و گسترش بهره گیری از مناسبات شهری پیشتاز تر از استفاده مناسبات تولید روستا گردیده سیر توقع و خواستارهای جمعیت جوان به امکانات شهری و دسترسی به شهرهای بزرگ بیشتر شده است. فراگیری و جاذبه تحصیلی نیروهای کارآمد روستاها ( نوجوانان و جوان )، سنت ها ، فعالیت ها و درآمد خانواده ها را پوشش داده ، الزاما تغییر محل زندگی و سرمایه گذاری در شهر با فروش اراضی کشاورزی روستا در حوضه مورد مطالعه گسترش مهاجرت را نشان میدهد. شرایط سخت زندگی با مشاغل دیر بازده جوابگوی مخارج پیش بینی نشده بهداشتی تحصیلی و غیره نیست و علل اصلی مهاجرت را تشکیل می دهند. که مهاجرت روستا به شهر را سبب میگردد. الف – بیکاری حاصل از کمبود آب و خاک کافی در اراضی کوهستانی تپه ماهور بخصوص زیرحوزه های شمالی که در شهرستان اردستان قرار گرفته اند. ب – کمبود سرمایه و درآمد برای ادامه دامداری سنتی . در این راستا کمی علوفه مراتع نیز مزید علت میباشد ج – فعالیت های کشاورزی و باغداری بدون تضمین و بیمه تولید، فروش متعادل، هزینه تولید و تورم قیمتها. د- دسترسی به مشاغل زود بازده واسطه گری در مقابل سختی کار تولید و خطرات بلایای طبیعی با تعلل در ارائه نهاده ها در زمان نیاز . هـ – وام ها و تسهیلات اعتباری دولتی متناسب با نیاز موضوع کار نبوده ، به اهالی کار آزموده تعلق نمی گیرد. کانون های تشخیص ، تسجیل ، تصمیم و توزیع با مقررات دست و پاگیر که بطور مستقیم و غیر مستقیم روابط جایگزین ضوابط میگردد . و- سرپرستان خانوار روستائی که در سنین بالا باید علاوه بر بار تکفل خانوار تعهداتی برای نسل آینده متحمل شوند . تحولات سیاسی اجتماعی که جامعه کشور در سنوات پیش و بعد از انقلاب اسلامی، دوران دفاع مقدس دنباله آن با اتمام جنگ تحمیلی بازگشت با جمعیت به شهرها و استان مربوطه تغییرات کاهش جمعیت یا افزایش مهاجرت را رقم زده است. رشد جمعیت در مقابل محدودیت اراضی قابل بهره برداری ، تناسب مطلوب زراعی را پیدا نکرده در آمد ناموزون با هزینه زندگی ، روی آوری به منابع در آمد بیشتر را تقویت مینماید که این امر بین گروههای سنی جوان تا میانسال بیشتر مصداق دارد. گروههای جمعیت روستائی در مهاجرت روستا به شهر به لحاظ حفظ بافت بومی و اجتماعی کمتر به رفتن شهرستانهای سایر استانها رغبت نشان داده با توجه به گسترش امکانات استانی نیازی به جابجائی نقاط دور دست ندیده اند ، لهذا مقصد روستائیان در راستای کسب امکانات و امتیازات توسعه درآمد به شهر نزدیک مثل باردستان، نطنز نهایتا به لحاظ جاذبه اقتصادی و کار به اصفهان انتخاب مقصد نموده اند. ویژگی های اقتصادی منطقه مورد مطالعه با توجه به بررسی های به عمل آمده در منطقه مورد مطالعه اکثر افراد شاغل در بخش کشاورزی و دامداری می باشند و تعداد محدودی در معادن موجود در منطقه مشغول به کار هستند. باتوجه به اینکه نظام غالب بهره برداریهای کشاورزی در بخش زراعت و باغداری از نوع سنتی است و خانوارهای کشاورز روستایی هر یک دارای اراضی زراعی و باغی می باشند، لذا اقتصاد خانوار ترکیبی از زراعت و باغداری به همراه دامداری است. الگوی کشت در بخش زراعت و باغداری ترکیب متنوعی از محصولات مختلف از قبیل : گندم، جو، یونجه و زعفران است. اما تمامی این محصولات قابلیت اقتصادی یعنی عرضه به بازار را ندارند. هزینه تولید محصولات کشاورزی در نظام بهره برداری سنتی در تمامی مناطق در مورد یک محصول یکسان نیست. شیوه های عملیات زراعی، نوع هزینه ها روش تامین نهاده ها در مناطق مختلف متفاوت است. در واقع بهره برداران بسته به توانمندی مالی و دانش بومی و سطح مهارتهای فنی اکتسابی اقدام به صرف هزینه می نمایند. در حوزه مورد مطالعه تولید محصولات باغی از میزان بالایی برخوردار نیست و فقط در قسمتی از منطقه که در شهرستان نطنز واقع شده این امر به چشم می خورد. از محصولات عمده باغی می توان به سیب، به، زردالو، انگور، گلابی و بادام اشاره کرد. سابقه دامداری در اراضی محدوده طرح گسترش چشم‌گیری داشته و از مراتع در طول ایام استفاده بسیاری شده است. بررسی وضع نگهداری دام امروزه تغییر زیادی را نشان می‌دهد. کمبود پوشش منابع طبیعی و علوفه قابل برداشت، به روش سنتی دامداری کمک نکرده و در بعضی از روستاها دامداران توان انتقال شیر به بازار فروش را ندارند. توجه به سرمایه‌گذاری لازم در بخش مراقبت و نگهداری دام و پذیرش خروج دام در ازاء ایجاد تمهیدات لازم اقتصادی برای دامداران ضروری می‌باشد. بهرصورت ضرورت نگهداری دام در کنار فعالیت کشاورزی با تمامی مشکلات و هزینه‌ها ملاحظه می‌شود و نقشی مهم در اقتصاد خانوار دارد. با توجه به عمومیت اشتغال در بخشهای کشاورزی و دامداری، فعالیتهای زنبورداری و آبزی پروری رواج نداشته چون رودخانه های فصلی و امکان پرورش ماهی وجود نداشته است. فرش بافی به لحاظ رواج فرش ماشینی و از طرف دیگر کمبود تولید پشم و عدم تمکن مالی خرید لوازم از بازار به علاوه توسعه زندگی با منشأ شهرنشینی، رونق خود را از دست داده است. به طور کلی اقتصاد روستایی در سطح سکونتگاههای حوزه موغار، جدای از اقتصاد روستایی کشور نیست. روستاهای حوزه مورد مطالعه، سکونتگاههایی متکی بر اقتصاد کشاورزی است که در زیرمجموعه آن فعالیتهای زراعت، باغداری و دامداری می باشد و به موازات آن صنایع روستایی بخصوص صنایع دستی به عنوان مکمل اقتصاد خانواده مورد توجه قرارگرفته است. نتیجه گیری: حوزه مورد مطالعه جمعیت متغیر داشته و براساس دوره‌های گذشته آماری، تغییراتی را نشان می‌دهد. خانوارهای ساکن معمولی و دائمی منطقه منحصر به اهالی بومی می‌باشند. تغییرات تعداد خانواده متمرکز دائمی سال 1355 برابر 1028 خانوار است که تا سال 1395 به تعداد 1341 خانوار تغییر یافته است. با بررسی های انجام شده مشخص گردید که روند کنونی بهبهر برداری از اراضی کشاورزی و باغی سود مناسبی نداشته و تنها باعث گذران زندگی شاغلین در این بخش می گردد به دلیل کم بودن درآمد خالص در این بخش از اقتصاد روستای جوانان رغبتی به ادامه فعالیت دراین بخش نداشته و اقدام به مهاجرت نموده اند و یا فعالیت در بخش های دیگر نموده اند. هزینه‌های دامداری به نسبت کشاورزی از درصد بالاتری برخوردار است که شامل هزینه‌های بهداشت، خوراک و نگهداری می‌باشد. تحلیل وضع دامداری با روند موجود باعث از دست دادن پوشش‌گیاهی، خاک و تشدید فرسایش و خسارت سیلاب‌ها می‌گردد که در صورت بی‌توجهی باعث افزایش تلفات شده، چرخه تولید و درآمد دام را نامتعادل می‌نماید که بسیاری از ابهامات وضع موجود دامداری و کاربری مراتع را تداعی می‌نماید. بدین‌صورت توقف بهره‌برداری از پوشش با قرق، خروج دام از مراتع و … تا احیاء مراتع همراه با تدابیر افزایش قوه تولید مراتع در قالب طرح مناسب مرتع و تبدیل نظام سنتی دامداری به صنعتی ضرورت و فوریت دارد. با عنایت به فعالیت غیرقانونی و بهره برداری بیرویه از معادن در این منطقه و از سوی دیگر فشار مضاعف دامداران سنتی بر مراتع ، خشکسالی های اخیر و کاهش درآمد خانوارها، با ادامه این روند شاهد افزایش تعداد مهاجرت ها از این منطقه و تخریب هرچه بیشتر اراضی طبیعی در این حوضه خواهیم بود. با عنایت به وضعیت خاص این منطقه و همجواری با رشته کوه کرکس و امکان بهره مندی از مناظر طبیعی جذاب، برای افزایش جاذبه های اقتصادی در این منطقه و حفاظت از منابع طبیعی آن ارایه تسهیلاتی به ساکنین این منطقه برای فعالیت در بخش گردشگری و اکوتوریسم پیشنهاد می گردد. مراجع 1. قربانی، م. 'بررسی تغییرات جمعیتی و اثرگذاری آنها بر تغییرات کاربری اراضی (مطالعه موردی منطقه بالا طالقان)' نشریه مرتع و آبخیزداری ، مجله منابع طبیعی ایران، 63(1)، 1389. 2. سالنامه سرشماری نفوس و مسکن، مرکز آمار ایران، 1395. 3. Aide, T.M., Grau, H.R., Globalization, migration, and Latin American ecosystems. Science 305, 1915–1916, 2004. 4. Farsoudan, A., Assessment of population changes in Taleghan Based on natural recourse approach. 80 pp. 2009. 5. Mahdavi, M., GhadiriMasoum, M., Mohammadi Yeganeh, B., The role of natural geography on rural instability and immigration Zanjan Province. Geographical Research 48, 205- 222, 2003. 6. Shahande, R., The impact of demographic factors on degradation of natural resources (Case study: Taleghan). MSc thesis.University of Tehran, Iran. 124 pp. 2007.
نتیجه مقالهنتیجه گیری: حوزه مورد مطالعه جمعیت متغیر داشته و براساس دوره‌های گذشته آماری، تغییراتی را نشان می‌دهد. خانوارهای ساکن معمولی و دائمی منطقه منحصر به اهالی بومی می‌باشند. تغییرات تعداد خانواده متمرکز دائمی سال 1355 برابر 1028 خانوار است که تا سال 1395 به تعداد 1341 خانوار تغییر یافته است. با بررسی های انجام شده مشخص گردید که روند کنونی بهبهر برداری از اراضی کشاورزی و باغی سود مناسبی نداشته و تنها باعث گذران زندگی شاغلین در این بخش می گردد به دلیل کم بودن درآمد خالص در این بخش از اقتصاد روستای جوانان رغبتی به ادامه فعالیت دراین بخش نداشته و اقدام به مهاجرت نموده اند و یا فعالیت در بخش های دیگر نموده اند. هزینه‌های دامداری به نسبت کشاورزی از درصد بالاتری برخوردار است که شامل هزینه‌های بهداشت، خوراک و نگهداری می‌باشد. تحلیل وضع دامداری با روند موجود باعث از دست دادن پوشش‌گیاهی، خاک و تشدید فرسایش و خسارت سیلاب‌ها می‌گردد که در صورت بی‌توجهی باعث افزایش تلفات شده، چرخه تولید و درآمد دام را نامتعادل می‌نماید که بسیاری از ابهامات وضع موجود دامداری و کاربری مراتع را تداعی می‌نماید. بدین‌صورت توقف بهره‌برداری از پوشش با قرق، خروج دام از مراتع و … تا احیاء مراتع همراه با تدابیر افزایش قوه تولید مراتع در قالب طرح مناسب مرتع و تبدیل نظام سنتی دامداری به صنعتی ضرورت و فوریت دارد. با عنایت به فعالیت غیرقانونی و بهره برداری بیرویه از معادن در این منطقه و از سوی دیگر فشار مضاعف دامداران سنتی بر مراتع ، خشکسالی های اخیر و کاهش درآمد خانوارها، با ادامه این روند شاهد افزایش تعداد مهاجرت ها از این منطقه و تخریب هرچه بیشتر اراضی طبیعی در این حوضه خواهیم بود. با عنایت به وضعیت خاص این منطقه و همجواری با رشته کوه کرکس و امکان بهره مندی از مناظر طبیعی جذاب، برای افزایش جاذبه های اقتصادی در این منطقه و حفاظت از منابع طبیعی آن ارایه تسهیلاتی به ساکنین این منطقه برای فعالیت در بخش گردشگری و اکوتوریسم پیشنهاد می گردد.
AAbstract
چکیده
متن مقاله
نتیجه مقاله

لینک دانلود مقاله
hide/show

نام فایل تاریخ درج فایل اندازه فایل دانلود
3.pdf1398/08/291136145دانلود