فرآوردههای دامی از دیرباز سهم قابل توجهی در اقتصاد بسیاری از کشورها داشته و امروزه نقش مهمی را در تأمین نیازهای تغذیهای انسانها در سراسر جهان ایفا میکنند (فورت و همکاران[1]، 2017). افزایش قدرت خرید، رشد جمعیت، افزایش شهرنشینی و تغییر رژیم غذایی منجر به افزایش تقاضا برای محصولات دامی به خصوص در کشورهای در حال توسعه شده است (دنگ و همکاران[2]، 2017). برآوردها از ادامه افزایش جمعیت جهان و رسیدن به مرز 9 میلیارد نفر تا سال 2050 حکایت دارد. این افزایش جمعیت، فشار بر فرآوردههای دامی به منظور تأمین امنیت غذایی برای جامعه را در پی خواهد داشت (ران و همکاران[3]، 2017؛ ورا و مونز[4]، 2017). بر اساس استاندارهای جهانی، هر فرد به ازای هر کیلوگرم از وزن خود به یک گرم پروتئین روزانه نیازمند است. از اینرو، یک فرد با وزن 70 کیلوگرم به طور متوسط روزانه به 70 گرم پروتئین نیاز دارد که بایستی تقریباً یک چهارم آن (25 گرم) از طریق پروتئین حیوانی تأمین گردد (وی و همکاران[5]، 2008). در این راستا، خانوارها با مصرف انواع گوشت و لبنیات بیشترین پروتئن حیوانی و کالری را به دست می آورند (بخشوده و فتحی[6]، 2009). بنابراین، فرآوردههای دامی در سبد مخارج غذایی خانوار سهم عمدهای را به خود اختصاص میدهند و از لحاظ تأمین پروتئین حیوانی نقش کلیدی در تغذیه و امنیت غذایی ایفا میکنند (فائو[7]، 2010).
نظام دامداری سنتی نقش اساسی در تولید و عرضه محصولات دامی در کشورهای در حال توسعه بر عهده دارد. در 30 سال گذشته، تولید جهانی گوشت و شیر توسط دامهای سبک به ترتیب در حدود 43 و 55 درصد افزایش یافته است (فائو، 2016). بر این اساس، دامداری در کنار کشاورزی یکی از مهمترین منابع اصلی درآمد جوامع روستایی و عشایری محسوب میشود (نوتنبارت و همکاران[8]، 2010؛ گرتل و برویر[9]، 2007). هرچند فرآوردههای دامی تا حد زیادی در ایفای نقش افزایش تولید و تأمین مواد پروتئینی روزانه افراد در ایران موفق بوده است، اما در سالهای اخیر، مشکلات اقتصادی و ساختاری موجود در این صنعت از جمله شوکهای قیمتی و عدم هماهنگی بین عرضه و تقاضا، ریسک تولیدکنندگان را افزایش داده است. این در حالی است که سیاستهای دولتهای برای جبران این انفجارهای قیمتی نیز تاکنون موفق نبوده است (وزارت جهاد کشاورزی، 1399). علاوه بر این، پرداخت یارانه برای نهادههای دامی وارداتی، پرداخت یارانه شیر و گوشت و تأمین علوفهی یارانهای برای دامداران از سیاستهای رایج دولت در زیربخش دام است. نظر به نقش قابل توجه یارانهها در تحریف قیمت واقعی نهادهها و محصول و لزوم اجرای اصلاحات در سیاستهای حمایتی، کاهش و حذف یارانهها توسط دولتها اجرایی شده است. در همین راستا، پیشبینی میشود اثرات اجرای سیاستهای اصلاحی در بخش دام قابل توجه باشد. از طرفی، در پاسخ به افزایش قیمت محصولات دامی در نتیجه حذف یا کاهش یارانه، دامداران ممکن است برای افزایش درآمد، تولید کالای مورد نظر را افزایش دهند. در چنین شرایطی، احتمال افزایش تخریب منابع طبیعی وجود دارد (سازمان همکاری و توسعه اقتصادی[10]، 2000). از اینرو، ارزیابی پیامدهای این سیاستها بر میزان تولید محصولات دامی و اثرات آن بر رفاه دامداران و وضعیت محیطزیست حائز اهمیت است.
مراتع بخش قابل توجهی از نیاز غذایی سالانه سیستمهای تولید دام عشایر را تأمین میکنند (راگب و پردوهوم[11]، 2002). مطابق گزارش فائو (2016)، نظامهای دامداری متکی به مراتع که یک سوم پروتئین مردم جهان را تولید میکنند، برای چرای دام به 38/3 میلیارد هکتار زمین نیاز دارند. این در حالی است که مراتع در سطح جهان تحت فشار شدید عوامل طبیعی و انسانی قرار دارند (آباته و آنگاسا[12]، 2016). با توجه به وابستگی شدید معیشت عشایر به مراتع، حفظ توان تولیدی مراتع در حالی که بازده اقتصادی بلندمدت بهینه شود، حیاتی است (وانگ و همکاران[13]، 2018). ذکر این نکته ضروری است که سیستم پویای معیشت عشایر با ترکیبی از مفاهیم پیچیده اجتماعی- اقتصادی، سیاسی و محیطزیستی مرتبط است (گودی و همکاران[14]، 2018). در واقع، با توجه به پیچیدگی رفتار عشایر و اثر آن بر وضعیت مراتع، ارزیابی هر گونه سیاستی نیازمند توجه به اثرات پویای سیستمهای اقتصادی- اکولوژیکی است (ثباود و باتربوری[15]، 2001).
2-اهمیت و ضرورت پژوهش
روستائیان و به ویژه عشایر، نقش مهمی در تولید فرآوردههای دامی بر عهده دارند. به طوری که تولیدات دامی اصلیترین منبع درآمد خانوارهای عشایری و بیش از 16 درصد روستاییان در ایران است (سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، 1398). در سیستمهای تولید دام عشایر، مراتع طبیعی بخش قابل توجهی از نیاز غذایی سالانه آنها را تأمین میکند. مراتع 52 درصد از کل مساحت ایران را تشکیل میدهند و 67 درصد از منابع غذایی نظام دامداری جوامع روستایی و عشایری از این طریق تأمین میشود (سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، 1398). از طرفی، مجریـان سیاست آزادسازی اقتصادی یکی از دلایـل بهـرهوری انـدک و عـدم افزایش سطح تولید را پرداخت یارانههای تولیدی و پایین بودن قیمت نهادههای کشاورزی میدانند. لذا انتظار مـیرود در جهـت هدفمنـدسازی یارانهها با اجرای سیاست آزادسازی و افزایش قیمت نهادههـا، تولیدات دام توسط عشایر و میزان استفاده از مراتع به عنوان مهمترین نهاده تولید دامداران سنتی تحت تأثیر قرار بگیرد.
علیرغم تخریب مراتع ایران در دهههای گذشته، بخش عمده علوفه هنوز به وسیله مراتع تأمین میشود (فرحپور[16]، 2002). در بسیاری از مناطق ایران، جمعیت دام حداقل در هفت ماه از سال از مراتع تغذیه میکنند (عبداللهزاده و همکاران[17]، 2020). همچنین، بیش از 89 درصد مراتع ایران دارای کیفیت متوسط و ضعیف است (سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، 1398). ادامه این روند، ضمن از بین بردن پوشش مراتع و کاهش عملکرد علوفه، تهدیدی جدی برای معیشت عشایر است. این تغییرات، بهرهوری منابع مرتعی و سیستمهای دامی در ایران را کاهش داده و در مناطق خشک و نیمهخشک کشور، آسیبپذیری ناشی از تخریب مراتع، معیشت دامداران را به شدت تحت تأثیر قرار داده است (موری و قهرمانی[18]، 2013). این آمارها مؤید این نکته است که ارزیابی اثرات تغییر قیمت محصولات تولیدی نیازمند بررسی اثرات این سیاست بر معیشت عشایر و توجه همزمان به بخش مرتع است.
عشایر استان فارس با پرورش بیش از سه میلیون رأس دام سبک، علاوه بر تولید فرآوردههای دامی مختلف، سالانه بالغ بر 16 هزار تن گوشت قرمز را تولید میکنند (اداره کل امور عشایر استان فارس، 1398). علاوه بر این، بر اساس اطلاعات موجود، در استان فارس به طور متوسط در قشلاق و ییلاق به ترتیب 4/1 و 7/0 میلیون رأس دام مازاد بر ظرفیت مراتع در محدوده عشایری چرا میکنند (اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان فارس، 1396). بنابراین، با ادامه این روند و افزایش قیمت فرآوردههای دامی تغییر کمیت و کیفیت مراتع و در نتیجه معیشت خانوارهای عشایری دور از انتظار نیست.
[1] . Fort et al
[2] . Deng et al
[3] . Ran et al
[4] .Vera and Muñoz
[5] . Wei et al
[6] . Bakhshoodeh and Fathi
[7] . FAO
[8] . Notenbaert et al
[9] . Gertel and Breuer
[10] . OECD
[11] . Ragab and Prudhomme
[12] . Abate and Angassa
[13] . Wang et al
[14] . Godde et al
[15] . Thébaud & Batterbury
[16] . Farahpour
[17] . Abdolalizadeh et al
[18] . Moore and Ghahramani
چاپ صفحه | ![]() صفحه نخست سامانه | ![]() مجری و همکاران | ![]() اطلاعات تفضیلی | ![]() دانلود | دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان |
کد طرح | 401000026 |
عنوان فارسی طرح | تأثیر افزایش قیمت فرآوردههای دامی بر وضعیت مراتع و معیشت عشایر: کاربرد مدل اقتصادی-زیستی دام-مرتع |
عنوان لاتین طرح | 2- The effect of increasing the livestock products price on the status of rangelands and nomadic livelihoods: Application of economic-biological model of livestock-rangeland |
محل اجرای طرح | دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان |
وضعیت اجرای طرح | |
تاریخ تصویب | |
تاریخ خاتمه |
نام و نامخانوادگی | سمت در طرح | نوع همکاری | درجهتحصیلی | پست الکترونیک |
---|---|---|---|---|
عباس میرزایی | مجری مسئول | اول | دکترای تخصصی | amirzaei@asnrukh.ac.ir |
عباس عبدشاهی | مجری | دوم | دکترای تخصصی | ahmadreza1378@yahoo.com |
عنوان | متن |
---|---|
پیشینه طرح | |
کلمات کلیدی | |
بیان مسئله و ضرورت انجام تحقیق |
فرآوردههای دامی از دیرباز سهم قابل توجهی در اقتصاد بسیاری از کشورها داشته و امروزه نقش مهمی را در تأمین نیازهای تغذیهای انسانها در سراسر جهان ایفا میکنند (فورت و همکاران[1]، 2017). افزایش قدرت خرید، رشد جمعیت، افزایش شهرنشینی و تغییر رژیم غذایی منجر به افزایش تقاضا برای محصولات دامی به خصوص در کشورهای در حال توسعه شده است (دنگ و همکاران[2]، 2017). برآوردها از ادامه افزایش جمعیت جهان و رسیدن به مرز 9 میلیارد نفر تا سال 2050 حکایت دارد. این افزایش جمعیت، فشار بر فرآوردههای دامی به منظور تأمین امنیت غذایی برای جامعه را در پی خواهد داشت (ران و همکاران[3]، 2017؛ ورا و مونز[4]، 2017). بر اساس استاندارهای جهانی، هر فرد به ازای هر کیلوگرم از وزن خود به یک گرم پروتئین روزانه نیازمند است. از اینرو، یک فرد با وزن 70 کیلوگرم به طور متوسط روزانه به 70 گرم پروتئین نیاز دارد که بایستی تقریباً یک چهارم آن (25 گرم) از طریق پروتئین حیوانی تأمین گردد (وی و همکاران[5]، 2008). در این راستا، خانوارها با مصرف انواع گوشت و لبنیات بیشترین پروتئن حیوانی و کالری را به دست می آورند (بخشوده و فتحی[6]، 2009). بنابراین، فرآوردههای دامی در سبد مخارج غذایی خانوار سهم عمدهای را به خود اختصاص میدهند و از لحاظ تأمین پروتئین حیوانی نقش کلیدی در تغذیه و امنیت غذایی ایفا میکنند (فائو[7]، 2010). نظام دامداری سنتی نقش اساسی در تولید و عرضه محصولات دامی در کشورهای در حال توسعه بر عهده دارد. در 30 سال گذشته، تولید جهانی گوشت و شیر توسط دامهای سبک به ترتیب در حدود 43 و 55 درصد افزایش یافته است (فائو، 2016). بر این اساس، دامداری در کنار کشاورزی یکی از مهمترین منابع اصلی درآمد جوامع روستایی و عشایری محسوب میشود (نوتنبارت و همکاران[8]، 2010؛ گرتل و برویر[9]، 2007). هرچند فرآوردههای دامی تا حد زیادی در ایفای نقش افزایش تولید و تأمین مواد پروتئینی روزانه افراد در ایران موفق بوده است، اما در سالهای اخیر، مشکلات اقتصادی و ساختاری موجود در این صنعت از جمله شوکهای قیمتی و عدم هماهنگی بین عرضه و تقاضا، ریسک تولیدکنندگان را افزایش داده است. این در حالی است که سیاستهای دولتهای برای جبران این انفجارهای قیمتی نیز تاکنون موفق نبوده است (وزارت جهاد کشاورزی، 1399). علاوه بر این، پرداخت یارانه برای نهادههای دامی وارداتی، پرداخت یارانه شیر و گوشت و تأمین علوفهی یارانهای برای دامداران از سیاستهای رایج دولت در زیربخش دام است. نظر به نقش قابل توجه یارانهها در تحریف قیمت واقعی نهادهها و محصول و لزوم اجرای اصلاحات در سیاستهای حمایتی، کاهش و حذف یارانهها توسط دولتها اجرایی شده است. در همین راستا، پیشبینی میشود اثرات اجرای سیاستهای اصلاحی در بخش دام قابل توجه باشد. از طرفی، در پاسخ به افزایش قیمت محصولات دامی در نتیجه حذف یا کاهش یارانه، دامداران ممکن است برای افزایش درآمد، تولید کالای مورد نظر را افزایش دهند. در چنین شرایطی، احتمال افزایش تخریب منابع طبیعی وجود دارد (سازمان همکاری و توسعه اقتصادی[10]، 2000). از اینرو، ارزیابی پیامدهای این سیاستها بر میزان تولید محصولات دامی و اثرات آن بر رفاه دامداران و وضعیت محیطزیست حائز اهمیت است. مراتع بخش قابل توجهی از نیاز غذایی سالانه سیستمهای تولید دام عشایر را تأمین میکنند (راگب و پردوهوم[11]، 2002). مطابق گزارش فائو (2016)، نظامهای دامداری متکی به مراتع که یک سوم پروتئین مردم جهان را تولید میکنند، برای چرای دام به 38/3 میلیارد هکتار زمین نیاز دارند. این در حالی است که مراتع در سطح جهان تحت فشار شدید عوامل طبیعی و انسانی قرار دارند (آباته و آنگاسا[12]، 2016). با توجه به وابستگی شدید معیشت عشایر به مراتع، حفظ توان تولیدی مراتع در حالی که بازده اقتصادی بلندمدت بهینه شود، حیاتی است (وانگ و همکاران[13]، 2018). ذکر این نکته ضروری است که سیستم پویای معیشت عشایر با ترکیبی از مفاهیم پیچیده اجتماعی- اقتصادی، سیاسی و محیطزیستی مرتبط است (گودی و همکاران[14]، 2018). در واقع، با توجه به پیچیدگی رفتار عشایر و اثر آن بر وضعیت مراتع، ارزیابی هر گونه سیاستی نیازمند توجه به اثرات پویای سیستمهای اقتصادی- اکولوژیکی است (ثباود و باتربوری[15]، 2001).
2-اهمیت و ضرورت پژوهش روستائیان و به ویژه عشایر، نقش مهمی در تولید فرآوردههای دامی بر عهده دارند. به طوری که تولیدات دامی اصلیترین منبع درآمد خانوارهای عشایری و بیش از 16 درصد روستاییان در ایران است (سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، 1398). در سیستمهای تولید دام عشایر، مراتع طبیعی بخش قابل توجهی از نیاز غذایی سالانه آنها را تأمین میکند. مراتع 52 درصد از کل مساحت ایران را تشکیل میدهند و 67 درصد از منابع غذایی نظام دامداری جوامع روستایی و عشایری از این طریق تأمین میشود (سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، 1398). از طرفی، مجریـان سیاست آزادسازی اقتصادی یکی از دلایـل بهـرهوری انـدک و عـدم افزایش سطح تولید را پرداخت یارانههای تولیدی و پایین بودن قیمت نهادههای کشاورزی میدانند. لذا انتظار مـیرود در جهـت هدفمنـدسازی یارانهها با اجرای سیاست آزادسازی و افزایش قیمت نهادههـا، تولیدات دام توسط عشایر و میزان استفاده از مراتع به عنوان مهمترین نهاده تولید دامداران سنتی تحت تأثیر قرار بگیرد. علیرغم تخریب مراتع ایران در دهههای گذشته، بخش عمده علوفه هنوز به وسیله مراتع تأمین میشود (فرحپور[16]، 2002). در بسیاری از مناطق ایران، جمعیت دام حداقل در هفت ماه از سال از مراتع تغذیه میکنند (عبداللهزاده و همکاران[17]، 2020). همچنین، بیش از 89 درصد مراتع ایران دارای کیفیت متوسط و ضعیف است (سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، 1398). ادامه این روند، ضمن از بین بردن پوشش مراتع و کاهش عملکرد علوفه، تهدیدی جدی برای معیشت عشایر است. این تغییرات، بهرهوری منابع مرتعی و سیستمهای دامی در ایران را کاهش داده و در مناطق خشک و نیمهخشک کشور، آسیبپذیری ناشی از تخریب مراتع، معیشت دامداران را به شدت تحت تأثیر قرار داده است (موری و قهرمانی[18]، 2013). این آمارها مؤید این نکته است که ارزیابی اثرات تغییر قیمت محصولات تولیدی نیازمند بررسی اثرات این سیاست بر معیشت عشایر و توجه همزمان به بخش مرتع است. عشایر استان فارس با پرورش بیش از سه میلیون رأس دام سبک، علاوه بر تولید فرآوردههای دامی مختلف، سالانه بالغ بر 16 هزار تن گوشت قرمز را تولید میکنند (اداره کل امور عشایر استان فارس، 1398). علاوه بر این، بر اساس اطلاعات موجود، در استان فارس به طور متوسط در قشلاق و ییلاق به ترتیب 4/1 و 7/0 میلیون رأس دام مازاد بر ظرفیت مراتع در محدوده عشایری چرا میکنند (اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان فارس، 1396). بنابراین، با ادامه این روند و افزایش قیمت فرآوردههای دامی تغییر کمیت و کیفیت مراتع و در نتیجه معیشت خانوارهای عشایری دور از انتظار نیست. [1] . Fort et al [2] . Deng et al [3] . Ran et al [4] .Vera and Muñoz [5] . Wei et al [6] . Bakhshoodeh and Fathi [7] . FAO [8] . Notenbaert et al [9] . Gertel and Breuer [10] . OECD [11] . Ragab and Prudhomme [12] . Abate and Angassa [13] . Wang et al [14] . Godde et al [15] . Thébaud & Batterbury [16] . Farahpour [17] . Abdolalizadeh et al [18] . Moore and Ghahramani |
خلاصه نتیجه اجرای طرح |
نام فایل | تاریخ درج فایل | اندازه فایل | دانلود |
---|---|---|---|
prop asl livesto2.pdf | 1401/03/26 | 668071 | دانلود |