مقدمه و اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

بشر همواره در دوران حیات خود با کمیابی عوامل تولید و به تبع آن خدمات و کالاها روبرو بوده است. از یـک سـو، افزایش جمعیـت و از سـوی دیگـر، پیشـرفت اسـتانداردهای زندگـی توازن میـان نیازهـای بشـر بـه کالاهـا و خدمـات و قابلیـت دسترسـی بـه منابعی کـه در تولیـد آنهـا بـکار مـی¬رود را بیش از پیش، برهم زده است. بنابراین انسان به منظور به دست آوردن شرایط زندگی بهتر چاره‌ای جز استفاده بهینه از امکانات موجود و دسترسی به تولید بیشتر و با کیفیت بالاتر ندارد. از این¬رو افزایش بهره¬وری از سیاست¬های بلندمدت اکثریت کشورها می¬باشد. نیل به رشد بهره¬وری نیازمند تحولات تکنولوژی، بهبود کارایی و یا ترکیبی از این دو می¬باشد که با توجه به دشوار بودن ایجاد تغییرات عمده در تکنولوژی کشورهای درحال توسعه، افزایش کارایی تکنیکی به عنوان راه¬حلی اساسی در این راستا محسوب می¬گردد (عبدی و همکاران، 1395).

     با توجه به افزایش جمعیت و کسب آگاهی­های بیشتر نسبت به نیازمندی­های بدن انسان تقاضا برای مواد غذایی رو به افزایش است که بیانگر اهمیت رشد و توسعه بخـش کشـاورزی است. این بخش در ایران یکـی از مهم¬تریـن بخش¬هـای اقتصـاد به شـمار می¬آیـد. بـر پایـه آمـار بانـک مرکـزی و مرکـز آمـار ایـران،  بخـش کشاورزی، طی دو دهـه اخیـر (91 -1371) تأمیـن کننـده نزدیک به 80 درصد نیاز غذایی کشور بوده و به صورت میانگیـن یـک پنجـم تولیـد ناخالـص داخلـی و 20درصـد اشـتغال کشـور را به خـود اختصـاص داده است. همچنیـن 25درصـد از صـادرات غیرنفتـی ایـران در سـال¬های یادشـده بـه بخـش کشـاورزی تعلـق داشـته اسـت (بانـک مرکـزی و مرکـز آمـار ایـران، 91 -1371). بدین ترتیب رشد بخش کشاورزی تا حدود زیادی تعیین¬کننده رشد اقتصادی کشور است و تا زمانی که موانع توسعه در این بخش برطرف نشود، رشد سایر بخش¬های اقتصادی نیز با مشکل مواجه خواهد بود (امیرتیموری و خلیلیان، 1387). اما، بخش کشـاورزی ایـران بـا چالش¬ها و محدودیت¬های بسـیاری نیز روبه روسـت کـه به¬عنـوان بازدارنده¬هـای توسـعه این بخش عمـل کرده و سبب پایین بودن سطح تولید در این بخش شده است.

     در این میان کشت و پرورش قارچ خوراکی، با توجه به مزایای اقتصادی آن می­تواند حائز اهمیت باشد. امروزه سرمایه­گذاری­های زیادی بر روی این محصول در سطح جهان، صورت گرفته و در روشهای پرورش آن تحول زیادی ایجاد شده است. در ایران نیز پرورش قارچ خوراکی طی سالهای اخیر توسعه چشمگیری یافته است و در این زمینه سرمایه­گذاری­های قابل توجهی نیز انجام شده است. به طوری­که طبق نتایج سرشماری صورت گرفته در سال 1396، تعداد واحدهای پرورش قارچ در کشور از 534 واحد در سال 1385 به 1613 واحد در سال 1396 و میزان تولید این محصول نیز با رشدی 233 درصدی، از 18863 تن در سال 1384 به 62957 تن در سال 1395 رسیده است. علاوه بر این بررسی دو مؤلفه تعداد و میزان تولید واحدهای پرورش قارچ خوراکی سنتی (قارچ صدفی) طی سالهای 1390 تا 1395 نشان­دهنده کاهش واحدهای پرورش قارچ سنتی و افزایش واحدهای پرورش قارچ صنعتی می­باشد. به طوری­که در سال 1395 سهم قارچ دکمه­ای (صنعتی) بیش از 99 درصد از تولید قارچ خوراکی کشور بوده است (مرکز آمار ایران، 1396).

     علیرغم وجود مزایای اقتصادی فراوان، تولید قارچ خوراکی نیازمند تکنولوژی، تخصص و دانش مربوطه و وجود تأسیسات و امکانات کافی می­باشد، در نتیجه هزینه نسبتاً قابل توجهی در زمینه سرمایه­گذاری برای تولید این محصول وجود دارد. بنابراین با توجه به هزینه­بر بودن صنعت تولید قارچ، موفقیت در این زمینه نیازمند وجود مدیریت اصولی واحدهای تولیدی می­باشد و عدم وجود آگاهی­های مربوطه در این زمینه، ممکن است تولیدکننده را با مشکلات مختلف مواجه کرده و یا حتی به مرز شکست اقتصادی نزدیک سازد (صالح و همکاران، 1387). در همین راستا بررسی کارایی واحدهای پرورش قارچ کشور به منظور شناخت وضعیت موجود تولید کنندگان و هم­چنین شناسایی عواملی که بیشتر باعث ناکارایی این واحدها و به هدر رفتن سرمایه می­شود، ضرروی می­باشد.

     اولین گام جهت افزایش کارایی واحدهای تولیدی، یافتن روشی مناسب برای اندازه­گیری آن می­باشد. جهت ارزیابی عملکرد واحدهای تولیدی، روش¬های مختلفی وجود دارد که می¬توان آن¬ها را در دو دسته پارامتری و ناپارامتری طبقه¬بندی نمود. در روش¬های پارامتری تابع تولید با الگوهای متفاوتی تخمین زده شده و با استفاده از آن، کارایی واحدها تعیین می¬گردد. از مشکلات روش¬های پارامتری، متفاوت بودن میزان کارایی با درنظرگرفتن توابع تولید مختلف است. گروه دوم روش¬های ناپارامتری هستند که از پرکاربردترین آن¬ها می¬توان به تحلیل پوششی داده‌ها اشاره نمود. از مهم¬ترین ویژگی¬های این روش¬ها عدم نیاز به شکل خاصی از توزیع یا تابع ریاضی است (صدرنیا و همکاران، 96). علت مقبولیت گسترده¬تر روش تحلیل پوششی داده¬ها نسبت به سایر روش¬ها، امکان بررسی روابط پیچیده و اغلب نامعلوم، بین چندین ورودی و خروجی است (صالحی و نوری، 1395). امروزه استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده‏ها با سرعت زیادی در حال گسترش بوده و در ارزیابی سازمان‏ها و صنایع مختلف مانند بانکداری، صنعت، بیمارستان‏ها، پست، مراکز آموزشی، پالایشگاه‏ها، نیروگاه‏ها و ... استفاده می‏شود (آزاد[1] و همکاران، 2012)

     رویکرد DEA کارایی نسبی واحدهای تصمیم¬گیرنده (DMU) همگن را که از نهاده¬های یکسان به منظور تولید کالا و یا خدمات مشابه استفاده می¬کنند، برآورد می¬کند. درواقع سنجش کارایی نسبی و رتبه¬بندی عملکرد فنی واحدهای تصمیم¬گیرنده از اصلی¬ترین اهداف این روش می¬باشد (جین، 2017). در این میان یکی از مسائلی که از اعتبار نتایج رتبه¬بندی روش DEA می¬کاهد، حساسیت بالا این روش به تغییر مقدار داده¬های ورودی و خروجی بوده به نحوی¬که یک نوسان کوچک در مقادیر ورودی و خروجی، ممکن است تغییرات عمده¬ای در میزان کارایی و رتبه‌بندی واحدها ایجاد کند (مردانی و همکاران، 1392).

     یکی از فروض مدل DEA متداول، استفاده از داده­های دقیق و قطعی در سنجش کارایی واحدها تصمیم­گیرنده است. اما از آنجایی­که در دنیای واقعی تصمیم­گیرنده با شرایط ریسکی و عدم قطعیت روبروست، نمی­توان مقادیر دقیقی برای هریک از ستاده­ها و نهاده­ها مشخص نمود (بابایی و همکاران، 1391). از این­رو عدم قطعیت و راه­های مواجه با آن از جنبه­های اجتناب­ناپذیر استفاده از الگوی DEA می­باشد. تا کنون رویکردهای مختلفی به منظور بررسی عدم قطعیت در مدل DEA معرفی شده است. این رویکردها را می­توان در پنج دسته DEA با محدودیت شانس (CCDEA[2]DEA غیردقیق (IDEA[3]DEA فازی (FDEA[4]DEA خودپردازی­شده (BDEA[5]) و در نهایت DEA استوار (RDEA[6]) طبقه­بندی نمود. روش CCDEA بر این فرض استوار است که داده­ها ماهیت تصادفی داشته و تابع توزیع آن­ها مشخص است. در این روش محدودیت­ها با توجه به محدودیت­های شانس معین گشته و سپس مدل DEA با تکنیک برنامه­ریزی درجه دوم حل می­گردد. عمده­ترین محدودیت برنامه­ریزی تصادفی این است که در این روش به هنگام استفاده از توابع توزیع مختلف، امتیازات کارایی تغییر می­کند. از آنجایی­که معمولا در کاربردهای واقعی، دانش واضحی از توزیع احتمالی داده­های دارای عدم قطعیت در اختیار نیست، اعتبار جواب این مدل­ها کاهش می­یابد. الگوی دیگری که در این زمینه استفاده می­شود، IDEA می­باشد که توسط کوپر، بارک و یو (1999) معرفی گردید. در این روش بازه­های مختلفی برای ورودی و خروجی­ها درنظر گرفته می­شود و نتایج امتیازات کارایی نیز بازه­ای خواهد بود. از آنجایی­که در این رویکرد مدل DEA به مدل غیرخطی تبدیل می­شود، یافتن جواب بهینه دشوار است. از دیگر مشکلات این روش دشواری در تفسیر و ارزیابی حدود پایین و بالای کارایی محاسبه شده می­باشد. روش دیگر جهت مدل­سازی عدم قطعیت در داده­ها، ورودی و خروجی­ها را به عنوان اعداد فازی درنظر می­گیرد. سنگوپتا (1992) برای اولین بار مدل DEA فازی را با تابع هدف و محدودیت­های فازی معرفی نمود. پس از آن کائو و لیو (2000)، از تابع عضویت درجات فازی کارایی، برای برآورد رتبه­های کارایی استفاده کردند و گو و تاناکا (2001)، از اعداد فازی مثلثی متقارن در مدل FDEA خود استفاده نمودند. سیمار و ویلسون (1998)، به منظور مقابله با عدم قطعیت در داده­ها با استفاده از فرایند خودپردازی در مدل DEA، اقدام به ساختن دامنه اطمینان برای امتیازات کارایی نمودند. در این روش فرض بر این است که، جمعیت نامتناهی از واحدهای تصمیم­گیری وجود داشته و مجموعه حاضر نمونه­ای از جمعیت است. بنابراین تکنیک خودپردازی برای نمونه­گیری و ایجاد مجدد واحدهای تصمیم­گیری بکار گرفته می­شود. در نهایت جهت دست­یابی به نمرات کارایی باثبات و رتبه­بندی قابل اطمینان­تر از ترکیب برنامه­ریزی استوار با مدل DEA استفاده گردیده است (عمرانی، 2013). از جمله محاسن استفاده از روش تحلیل پوششی داده‏های استوار (RDEA) می‏توان به ارائه پاسخ‏های بهینه نقطه‏ای، عدم التزام به آگاهی از توزیع داده‏ها و عدم چشم‏پوشی از اطلاعات روی ضرایب عدم اطمینان اشاره کرد که به ترتیب مشکلات موجود در روش‏هایIDEA ، SDEA و  FDEA را مرتفع می‏‏نماید (مردانی و عبدالشاهی، 1398).

2-اهمیت و ضرورت پژوهش

قارچ‏های خوراکی در شمار بزرگ‏ترین و ارزشمندترین منابع طبیعی هستند که می‏توانند در مدت زمان کوتاه از مواد با ارزش غذایی کم، موادی با ارزش غذایی بالا تولید کنند . با محدود شدن زمین‏های قابل کشت و عملکرد زمین‏های کشاورزی در تولید مواد غذایی به خصوص مواد پروتئینی، قارچ های خوراکی می‏توانند جایگزین مناسبی برای این محصولات باشد. این محصول علاوه بر این­که یک منبع غنی غذایی برای مصرف­کنندگان می­باشد، از مزیای اقتصادی زیادی برای تولیدکنندگان نظیر، استفاده بهینه از محصولات فرعی کشاورزی هم­چون کلش گندم و برنج، کود مرغ و اسب، ملاس، سبوس و ...، و عدم نیاز به واردات نهاده از خارج از کشور، کوتاه بودن دوره پرورش، قابلیت کشت در تمامی فصول، نیاز محدود به زمین (قابلیت کشت طبقه­ای)، اشتغال­زایی و مصرف محدود آب برای کشت و پرورش محصول برخوردار است. علاوه بر این بازگشت زود هنگام سرمایه درگردش و راندمان تولید بالا سرمایه­گذاری در این صنعت را جذاب کرده است (فارسی، 1392).

     با وجود رشد چشمگیر صنعت تولید قارچ خوراکی در کشور و گذار این صنعت از تولید سنتی به تولید صنعتی، هنوز هم با توجه به پتانسیل های موجود (فراهم بودن نهاده­ها در داخل و شرایط آب و هوایی سازگار)، این صنعت، از جایگاه مناسبی در تولید برخوردار نیست. لذا محاسبه کارایی تولیدکنندگان قارچ کشور علاوه بر اینکه اطلاعات مفیدی در جهت رقابت میان تولیدکنندگان و پتانسیل­های افزایش بهره­وری در شرایط موجود فراهم می­آورد، می­تواند با شناساندن عوامل ناکارایی واحدهای تولیدی، به تصمیم­گیری در استفاده بهینه از منابع تولید کمک نموده و موجب بهبود راندمان تولید این محصول در کشور گردد. با عنایت به اهمیت موضوع و با توجه به این نکته که تاکنون مطالعات اندکی در زمینه بررسی کارایی تولیدکنندگان قارچ کشور، صورت گرفته است، در پژوهش حاضر، کارایی نسبی تولیدکنندگان قارچ خوراکی استان­های کشور بررسی می­گردد. با توجه به این­که تولید قارچ خوراکی نیز مانند سایر محصولات کشاورزی، از شرایط آب و هوایی تأثیر می­پذیرد، وجود ریسک و عدم قطعیت در تولید این محصول بدیهی بوده و نمی­توان از روش­های متدوال تحلیل پوششی داده­ها استفاده نمود. از این­رو در این پژوهش از روش تحلیل پوششی داده­های استوار استفاده خواهد گردید. لازم به ذکر است، تا کنون پژوهشی که به بررسی کارایی تولیدکنندگان قارچ کشور با در نظر گرفتن عدم قطعیت در ورودی و خروجی­ها پرداخته باشد، در مطالعات صورت گرفته توسط محققان این پژوهش مشاهده نشده است.

 

[1]- Azad et al

[2] Chance Constrain DEA

[3] Imprecise DEA

[4] Fuzzy DEA

[5] Bootstrap DEA

[6] Robust DEA

" />

تعیین کارایی قارچ خوراکی در استان‏های کشور با استفاده از تحلیل پوششی داده‏ها در شرایط عدم حتمیت

Determining the efficacy of edible mushrooms in the provinces of the country using data envelopment analysiss under uncertainty


چاپ صفحه
پژوهان
صفحه نخست سامانه
مجری و همکاران
مجری و همکاران
اطلاعات تفضیلی
اطلاعات تفضیلی
دانلود
دانلود
دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان

مجریان: مصطفی مردانی

کلمات کلیدی:

اطلاعات کلی طرح
hide/show

کد طرح 99000006
عنوان فارسی طرح تعیین کارایی قارچ خوراکی در استان‏های کشور با استفاده از تحلیل پوششی داده‏ها در شرایط عدم حتمیت
عنوان لاتین طرح Determining the efficacy of edible mushrooms in the provinces of the country using data envelopment analysiss under uncertainty
محل اجرای طرح دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان
وضعیت اجرای طرح
تاریخ تصویب
تاریخ خاتمه

اطلاعات مجری و همکاران
hide/show

نام و نام‌خانوادگی سمت در طرح نوع همکاری درجه‌تحصیلی پست الکترونیک
مصطفی مردانیمجریاولدکترای تخصصیmostafa.korg@yahoo.com

اطلاعات تفضیلی
hide/show

عنوان متن
پیشینه طرح
کلمات کلیدی
بیان مسئله و ضرورت انجام تحقیق
  1. مقدمه و اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

بشر همواره در دوران حیات خود با کمیابی عوامل تولید و به تبع آن خدمات و کالاها روبرو بوده است. از یـک سـو، افزایش جمعیـت و از سـوی دیگـر، پیشـرفت اسـتانداردهای زندگـی توازن میـان نیازهـای بشـر بـه کالاهـا و خدمـات و قابلیـت دسترسـی بـه منابعی کـه در تولیـد آنهـا بـکار مـی¬رود را بیش از پیش، برهم زده است. بنابراین انسان به منظور به دست آوردن شرایط زندگی بهتر چاره‌ای جز استفاده بهینه از امکانات موجود و دسترسی به تولید بیشتر و با کیفیت بالاتر ندارد. از این¬رو افزایش بهره¬وری از سیاست¬های بلندمدت اکثریت کشورها می¬باشد. نیل به رشد بهره¬وری نیازمند تحولات تکنولوژی، بهبود کارایی و یا ترکیبی از این دو می¬باشد که با توجه به دشوار بودن ایجاد تغییرات عمده در تکنولوژی کشورهای درحال توسعه، افزایش کارایی تکنیکی به عنوان راه¬حلی اساسی در این راستا محسوب می¬گردد (عبدی و همکاران، 1395).

     با توجه به افزایش جمعیت و کسب آگاهی­های بیشتر نسبت به نیازمندی­های بدن انسان تقاضا برای مواد غذایی رو به افزایش است که بیانگر اهمیت رشد و توسعه بخـش کشـاورزی است. این بخش در ایران یکـی از مهم¬تریـن بخش¬هـای اقتصـاد به شـمار می¬آیـد. بـر پایـه آمـار بانـک مرکـزی و مرکـز آمـار ایـران،  بخـش کشاورزی، طی دو دهـه اخیـر (91 -1371) تأمیـن کننـده نزدیک به 80 درصد نیاز غذایی کشور بوده و به صورت میانگیـن یـک پنجـم تولیـد ناخالـص داخلـی و 20درصـد اشـتغال کشـور را به خـود اختصـاص داده است. همچنیـن 25درصـد از صـادرات غیرنفتـی ایـران در سـال¬های یادشـده بـه بخـش کشـاورزی تعلـق داشـته اسـت (بانـک مرکـزی و مرکـز آمـار ایـران، 91 -1371). بدین ترتیب رشد بخش کشاورزی تا حدود زیادی تعیین¬کننده رشد اقتصادی کشور است و تا زمانی که موانع توسعه در این بخش برطرف نشود، رشد سایر بخش¬های اقتصادی نیز با مشکل مواجه خواهد بود (امیرتیموری و خلیلیان، 1387). اما، بخش کشـاورزی ایـران بـا چالش¬ها و محدودیت¬های بسـیاری نیز روبه روسـت کـه به¬عنـوان بازدارنده¬هـای توسـعه این بخش عمـل کرده و سبب پایین بودن سطح تولید در این بخش شده است.

     در این میان کشت و پرورش قارچ خوراکی، با توجه به مزایای اقتصادی آن می­تواند حائز اهمیت باشد. امروزه سرمایه­گذاری­های زیادی بر روی این محصول در سطح جهان، صورت گرفته و در روشهای پرورش آن تحول زیادی ایجاد شده است. در ایران نیز پرورش قارچ خوراکی طی سالهای اخیر توسعه چشمگیری یافته است و در این زمینه سرمایه­گذاری­های قابل توجهی نیز انجام شده است. به طوری­که طبق نتایج سرشماری صورت گرفته در سال 1396، تعداد واحدهای پرورش قارچ در کشور از 534 واحد در سال 1385 به 1613 واحد در سال 1396 و میزان تولید این محصول نیز با رشدی 233 درصدی، از 18863 تن در سال 1384 به 62957 تن در سال 1395 رسیده است. علاوه بر این بررسی دو مؤلفه تعداد و میزان تولید واحدهای پرورش قارچ خوراکی سنتی (قارچ صدفی) طی سالهای 1390 تا 1395 نشان­دهنده کاهش واحدهای پرورش قارچ سنتی و افزایش واحدهای پرورش قارچ صنعتی می­باشد. به طوری­که در سال 1395 سهم قارچ دکمه­ای (صنعتی) بیش از 99 درصد از تولید قارچ خوراکی کشور بوده است (مرکز آمار ایران، 1396).

     علیرغم وجود مزایای اقتصادی فراوان، تولید قارچ خوراکی نیازمند تکنولوژی، تخصص و دانش مربوطه و وجود تأسیسات و امکانات کافی می­باشد، در نتیجه هزینه نسبتاً قابل توجهی در زمینه سرمایه­گذاری برای تولید این محصول وجود دارد. بنابراین با توجه به هزینه­بر بودن صنعت تولید قارچ، موفقیت در این زمینه نیازمند وجود مدیریت اصولی واحدهای تولیدی می­باشد و عدم وجود آگاهی­های مربوطه در این زمینه، ممکن است تولیدکننده را با مشکلات مختلف مواجه کرده و یا حتی به مرز شکست اقتصادی نزدیک سازد (صالح و همکاران، 1387). در همین راستا بررسی کارایی واحدهای پرورش قارچ کشور به منظور شناخت وضعیت موجود تولید کنندگان و هم­چنین شناسایی عواملی که بیشتر باعث ناکارایی این واحدها و به هدر رفتن سرمایه می­شود، ضرروی می­باشد.

     اولین گام جهت افزایش کارایی واحدهای تولیدی، یافتن روشی مناسب برای اندازه­گیری آن می­باشد. جهت ارزیابی عملکرد واحدهای تولیدی، روش¬های مختلفی وجود دارد که می¬توان آن¬ها را در دو دسته پارامتری و ناپارامتری طبقه¬بندی نمود. در روش¬های پارامتری تابع تولید با الگوهای متفاوتی تخمین زده شده و با استفاده از آن، کارایی واحدها تعیین می¬گردد. از مشکلات روش¬های پارامتری، متفاوت بودن میزان کارایی با درنظرگرفتن توابع تولید مختلف است. گروه دوم روش¬های ناپارامتری هستند که از پرکاربردترین آن¬ها می¬توان به تحلیل پوششی داده‌ها اشاره نمود. از مهم¬ترین ویژگی¬های این روش¬ها عدم نیاز به شکل خاصی از توزیع یا تابع ریاضی است (صدرنیا و همکاران، 96). علت مقبولیت گسترده¬تر روش تحلیل پوششی داده¬ها نسبت به سایر روش¬ها، امکان بررسی روابط پیچیده و اغلب نامعلوم، بین چندین ورودی و خروجی است (صالحی و نوری، 1395). امروزه استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده‏ها با سرعت زیادی در حال گسترش بوده و در ارزیابی سازمان‏ها و صنایع مختلف مانند بانکداری، صنعت، بیمارستان‏ها، پست، مراکز آموزشی، پالایشگاه‏ها، نیروگاه‏ها و ... استفاده می‏شود (آزاد[1] و همکاران، 2012)

     رویکرد DEA کارایی نسبی واحدهای تصمیم¬گیرنده (DMU) همگن را که از نهاده¬های یکسان به منظور تولید کالا و یا خدمات مشابه استفاده می¬کنند، برآورد می¬کند. درواقع سنجش کارایی نسبی و رتبه¬بندی عملکرد فنی واحدهای تصمیم¬گیرنده از اصلی¬ترین اهداف این روش می¬باشد (جین، 2017). در این میان یکی از مسائلی که از اعتبار نتایج رتبه¬بندی روش DEA می¬کاهد، حساسیت بالا این روش به تغییر مقدار داده¬های ورودی و خروجی بوده به نحوی¬که یک نوسان کوچک در مقادیر ورودی و خروجی، ممکن است تغییرات عمده¬ای در میزان کارایی و رتبه‌بندی واحدها ایجاد کند (مردانی و همکاران، 1392).

     یکی از فروض مدل DEA متداول، استفاده از داده­های دقیق و قطعی در سنجش کارایی واحدها تصمیم­گیرنده است. اما از آنجایی­که در دنیای واقعی تصمیم­گیرنده با شرایط ریسکی و عدم قطعیت روبروست، نمی­توان مقادیر دقیقی برای هریک از ستاده­ها و نهاده­ها مشخص نمود (بابایی و همکاران، 1391). از این­رو عدم قطعیت و راه­های مواجه با آن از جنبه­های اجتناب­ناپذیر استفاده از الگوی DEA می­باشد. تا کنون رویکردهای مختلفی به منظور بررسی عدم قطعیت در مدل DEA معرفی شده است. این رویکردها را می­توان در پنج دسته DEA با محدودیت شانس (CCDEA[2]DEA غیردقیق (IDEA[3]DEA فازی (FDEA[4]DEA خودپردازی­شده (BDEA[5]) و در نهایت DEA استوار (RDEA[6]) طبقه­بندی نمود. روش CCDEA بر این فرض استوار است که داده­ها ماهیت تصادفی داشته و تابع توزیع آن­ها مشخص است. در این روش محدودیت­ها با توجه به محدودیت­های شانس معین گشته و سپس مدل DEA با تکنیک برنامه­ریزی درجه دوم حل می­گردد. عمده­ترین محدودیت برنامه­ریزی تصادفی این است که در این روش به هنگام استفاده از توابع توزیع مختلف، امتیازات کارایی تغییر می­کند. از آنجایی­که معمولا در کاربردهای واقعی، دانش واضحی از توزیع احتمالی داده­های دارای عدم قطعیت در اختیار نیست، اعتبار جواب این مدل­ها کاهش می­یابد. الگوی دیگری که در این زمینه استفاده می­شود، IDEA می­باشد که توسط کوپر، بارک و یو (1999) معرفی گردید. در این روش بازه­های مختلفی برای ورودی و خروجی­ها درنظر گرفته می­شود و نتایج امتیازات کارایی نیز بازه­ای خواهد بود. از آنجایی­که در این رویکرد مدل DEA به مدل غیرخطی تبدیل می­شود، یافتن جواب بهینه دشوار است. از دیگر مشکلات این روش دشواری در تفسیر و ارزیابی حدود پایین و بالای کارایی محاسبه شده می­باشد. روش دیگر جهت مدل­سازی عدم قطعیت در داده­ها، ورودی و خروجی­ها را به عنوان اعداد فازی درنظر می­گیرد. سنگوپتا (1992) برای اولین بار مدل DEA فازی را با تابع هدف و محدودیت­های فازی معرفی نمود. پس از آن کائو و لیو (2000)، از تابع عضویت درجات فازی کارایی، برای برآورد رتبه­های کارایی استفاده کردند و گو و تاناکا (2001)، از اعداد فازی مثلثی متقارن در مدل FDEA خود استفاده نمودند. سیمار و ویلسون (1998)، به منظور مقابله با عدم قطعیت در داده­ها با استفاده از فرایند خودپردازی در مدل DEA، اقدام به ساختن دامنه اطمینان برای امتیازات کارایی نمودند. در این روش فرض بر این است که، جمعیت نامتناهی از واحدهای تصمیم­گیری وجود داشته و مجموعه حاضر نمونه­ای از جمعیت است. بنابراین تکنیک خودپردازی برای نمونه­گیری و ایجاد مجدد واحدهای تصمیم­گیری بکار گرفته می­شود. در نهایت جهت دست­یابی به نمرات کارایی باثبات و رتبه­بندی قابل اطمینان­تر از ترکیب برنامه­ریزی استوار با مدل DEA استفاده گردیده است (عمرانی، 2013). از جمله محاسن استفاده از روش تحلیل پوششی داده‏های استوار (RDEA) می‏توان به ارائه پاسخ‏های بهینه نقطه‏ای، عدم التزام به آگاهی از توزیع داده‏ها و عدم چشم‏پوشی از اطلاعات روی ضرایب عدم اطمینان اشاره کرد که به ترتیب مشکلات موجود در روش‏هایIDEA ، SDEA و  FDEA را مرتفع می‏‏نماید (مردانی و عبدالشاهی، 1398).

2-اهمیت و ضرورت پژوهش

قارچ‏های خوراکی در شمار بزرگ‏ترین و ارزشمندترین منابع طبیعی هستند که می‏توانند در مدت زمان کوتاه از مواد با ارزش غذایی کم، موادی با ارزش غذایی بالا تولید کنند . با محدود شدن زمین‏های قابل کشت و عملکرد زمین‏های کشاورزی در تولید مواد غذایی به خصوص مواد پروتئینی، قارچ های خوراکی می‏توانند جایگزین مناسبی برای این محصولات باشد. این محصول علاوه بر این­که یک منبع غنی غذایی برای مصرف­کنندگان می­باشد، از مزیای اقتصادی زیادی برای تولیدکنندگان نظیر، استفاده بهینه از محصولات فرعی کشاورزی هم­چون کلش گندم و برنج، کود مرغ و اسب، ملاس، سبوس و ...، و عدم نیاز به واردات نهاده از خارج از کشور، کوتاه بودن دوره پرورش، قابلیت کشت در تمامی فصول، نیاز محدود به زمین (قابلیت کشت طبقه­ای)، اشتغال­زایی و مصرف محدود آب برای کشت و پرورش محصول برخوردار است. علاوه بر این بازگشت زود هنگام سرمایه درگردش و راندمان تولید بالا سرمایه­گذاری در این صنعت را جذاب کرده است (فارسی، 1392).

     با وجود رشد چشمگیر صنعت تولید قارچ خوراکی در کشور و گذار این صنعت از تولید سنتی به تولید صنعتی، هنوز هم با توجه به پتانسیل های موجود (فراهم بودن نهاده­ها در داخل و شرایط آب و هوایی سازگار)، این صنعت، از جایگاه مناسبی در تولید برخوردار نیست. لذا محاسبه کارایی تولیدکنندگان قارچ کشور علاوه بر اینکه اطلاعات مفیدی در جهت رقابت میان تولیدکنندگان و پتانسیل­های افزایش بهره­وری در شرایط موجود فراهم می­آورد، می­تواند با شناساندن عوامل ناکارایی واحدهای تولیدی، به تصمیم­گیری در استفاده بهینه از منابع تولید کمک نموده و موجب بهبود راندمان تولید این محصول در کشور گردد. با عنایت به اهمیت موضوع و با توجه به این نکته که تاکنون مطالعات اندکی در زمینه بررسی کارایی تولیدکنندگان قارچ کشور، صورت گرفته است، در پژوهش حاضر، کارایی نسبی تولیدکنندگان قارچ خوراکی استان­های کشور بررسی می­گردد. با توجه به این­که تولید قارچ خوراکی نیز مانند سایر محصولات کشاورزی، از شرایط آب و هوایی تأثیر می­پذیرد، وجود ریسک و عدم قطعیت در تولید این محصول بدیهی بوده و نمی­توان از روش­های متدوال تحلیل پوششی داده­ها استفاده نمود. از این­رو در این پژوهش از روش تحلیل پوششی داده­های استوار استفاده خواهد گردید. لازم به ذکر است، تا کنون پژوهشی که به بررسی کارایی تولیدکنندگان قارچ کشور با در نظر گرفتن عدم قطعیت در ورودی و خروجی­ها پرداخته باشد، در مطالعات صورت گرفته توسط محققان این پژوهش مشاهده نشده است.

 

[1]- Azad et al

[2] Chance Constrain DEA

[3] Imprecise DEA

[4] Fuzzy DEA

[5] Bootstrap DEA

[6] Robust DEA

خلاصه نتیجه اجرای طرح

پیوست ها
hide/show

نام فایل تاریخ درج فایل اندازه فایل دانلود
New Doc 2020-09-20 19.36.19_1(1).jpg1399/06/30159952دانلود
Proposal03.docx1399/07/11215590دانلود