در دهه‏های اخیر به دلیل ارتباط بین بشر و محیط‏زیست به عنوان موضوعی مهم توجه شده است، زیرا به نظر می‏رسد منابع محیطی (آب و خاک) سریع‏تر از زمانی که برای بازیابی نیاز دارند توسط انسان‏ها مصرف و تخریب می‏شوند (Mennatizadeh et al., 2014). در نیم قرن اخیر توسعه شتابان بخش کشاورزی و شهرنشینی تا حدود زیادی توانست سطح زندگی را بهبود ببخشد، اما این عمل منجر به گسترش بیش از حد جنگل‏زدایی شد (Ingrao et al., 2016). بنابراین، عصرکنونی را دوران بحران‏های محیط‏زیستی نامیده‏اند. زیرا بهره‏برداری غیراصولی و بی‏رویه از منابع طبیعی، عدم خودکارآمدی مناسب در حفاظت از منابع طبیعی خسارات جبران‏ناپذیری را بر پیکره محیط‏زیست وارد نموده است (Mason & Triplett, 2016). در این بین نکته‏ی‏ای بسیار مهم که مورد غفلت واقع شده است، بهره‏برداری ناپایدار از جنگل‏هاست (Stupak et al., 2011). قطع درختان در واقع یکی از مهم‏ترین اشکال بهره‏برداری و در واقع بهره‏کشی افراد بومی از جنگل است و می‏تواند تاثیرات قابل توجهی، بر تنوع‏زیستی و خدمات اساسی که یک اکوسیستم می‏تواند ارائه دهد، داشته باشد (Lindenmayer & Laurance, 2012).

جنگل‏های زاگرس نیز از این قاعده مستثنی نیست شدت فزآینده بهره‏برداری از این جنگل‏ها و عدم موفقیت طرح‏ها و برنامه‏های احیایی، سبب بروز حساسیت‏های اجتماعی و سیاسی در بعد منطقه‏ای و سرزمینی در قبال وضعیت بحرانی زاگرس شده است (Khedrizadeh et al., 2017). جنگل‏های زاگرس به دلیل تردد بیش از حد دام و انسان و قطع مکرر سرشاخه‏های درختان از نظر پایداری در شرایط نامطلوبی قرار دارند (Pourhashemi et al., 2010). در شرایط کنونی، وسعت مناطق جنگلی زاگرس مانند سایر نقاط ایران در حال کاهش است. با توجه به روند فزاینده تخریب منابع طبیعی، دولت با محدودیت‏های متعددی برای حفظ، احیاء و بهره‏برداری از آن مواجه است (Dahmardeh et al., 2011). از طرفی، جنگل‏ها به دلیل نقش اساسی که در تقویت معیشت و توسعه جوامع بشری دارند همواره باید مورد توجه قرار گیرند و راه‏حل آن در آموزش صحیح بهره‏برداران جهت بهره‏مندی پایدار از این منابع است (Pasiecznik & Savenije, 2015; Mc Gregor, 2011). زیرا زندگی مردم ساکن در حاشیه جنگل‏های زاگرس نسبت به سایر نقاط کشور، پیچیده‏تر و سخت‏تر است. نبود عرصه‏های کار و تولید، بالا بودن افزایش جمعیت و نبود توسعه اقتصادی متناسب با افزایش جمعیت باعث وابستگی شدید مردم ساکن در این جنگل‏ها به منابع طبیعی این ناحیه شده است (Fatahi et al., 2009).

جنگلداری و مدیریت جنگل‏های زاگرس، وابسته به توجه به مسایل اجتماعی و تعاملی مردم و طبیعت است. بهره‏برداری‏های سنتی مردم محلی جنگل‏های زاگرس، ارتباط قوی بین انسان‏ها و طبیعت در کوهستان‏های زاگرس به‏وجود آورده است. مردم محلی برای تهیه علوفه، چوب سوخت و تامین معیشت خود، یک مدیریت سنتی از زمین جنگل و فرآورده‏های جنگلی را دنبال می‏کنند (Fatehi et al., 2010). در حال حاضر بهره‏برداری سنتی به منظور تامین نایازهای معیشتی در بخش‏های زیادی از جنگل‏های زاگرس رایج است که بخش عمده آن توسط زنان روستایی صورت می‏گیرد (Savari & Asadi, 2019). لذا حرکت به سوی توسعه‏پایدار نیازمند آموزش همگانی در حفاظت از منابع طبیعی است (Laurie et al., 2016)، زیرا توسعه‏پایدار و همه‏جانبه، از بستر نیروی انسانی می‏گذرد (Ghffari et al., 2016).

گزارش شاخص عملکرد محیط زیست ایران بیانگر آن است که در سال 2006 در میان 133 کشور رتبه 53، در سال 2010 در میان 163 کشور رتبه 78 و در سال 2018 در بین 180 کشور رتبه 80 را به دست آورد  (Emerson et al., 2010; Wendling et al., 2018). انتشار این آمارهای رسمی بیانگر عدم موفقیت مدیران ایران در زمینه سلامت محیط زیست است (Ramezani Ghavamabadi, 2013).

افزایش تدریجی جنگل زایی و از بین رفتن جنگل‏ منجر به از بین رفتن تنوع زیستی و ساختار جنگل شده است، این عمل امنیت غذایی و تامین نیازهای اساسی انسان را با چالش اساسی مواجه ساخته است (Parrotta et al., 2016; Mavhura and Mushure, 2019). علاوه بر این، جنگل زایی و از بین رفتن جنگل‏ها منجر به تغییرات آب و هوایی (Van der Werf et al., 2009) کاهش باروری خاک، از بین رفتن زیستگاه حیوانات و فرسایش خاک می‏شود Foley et al., 2007; Dudley et al., 2014)).

اما مهمترین عامل تخریب منابع جنگلی ریشه در اقدامات انسان دارد (Thondhlana and Hlatshwayo, 2018). بنابراین، محققان و سیاست‏گذاران معتقدند که این مشکلات از طریق بهبود رفتارهای طرفدار محیط زیست می‏توان بر طرف نمود (Dornhoff et al., 2019). اما مطالعات مختلف به اهمیت نقش جنگل‏ها در بهبود وضعیت خانوارها اشاره داشتند (Belcher et al., 2015) و بر نقش جنگل‏ها در کاهش فقر در مناطق روستایی تاکید کرده‏اند (Angelsen et al., 2014). آگاهی از مزایای مستقیم و غیرمستقیم خدمات اکوسیستم جنگلی می‏تواند به بهبود رفتار حفاظتی افراد کمک کند (Meijaard et al., 2013). با توجه به اهمیت نقش جنگل در تمامی جوانب معیشت انسان‏ها، منجر به افزایش علاقه عمومی برای مطالعه رفتارهای حفاظت از جنگل شد و این سوال در میان پژوهشگران مطرح شد که چه عواملی باعث پذیرش رفتارهای حفاظتی از منابع جنگلی می‏شود (Casalo and Escario, 2018). پس از آن، مطالعات زیادی برای توضیح رفتارهای زیست محیطی افراد در بین گروه‏های اجتماعی مانند دانش‏آموزان، کشاورزان و زنان روستایی انجام شد (Wang et al., 2018, 2019). در زمینه حفاظت از جنگل، زنان روستایی از مهمترین قشرهای فعال روستایی هستند که می‏توانند نقش  اساسی در توسعه پایدار به طور عام و پایداری منابع طبیعی به طور خاص ایفا کنند (Chen et al., 2017). در مناطق روستایی حاشیه جنگل، زنان همواره ارتباط نزدیکی با منابع جنگلی دارند و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از آن بهره‏مند می‏شوند. بنابراین، لازم است که فعالیت‏های حفاظتی آن‏ها مورد توجه قرار گیرد (Naeimi et al., 2018). زیرا زنان می‏توانند مسیر بسیاری از رفتارهای پرخطر ناسازگار با محیط‏زیست را تغییر دهند این در حالی است، عدم توجه به جایگاه آنان می‏تواند خطرات جبران‏ناپذیری را به منابع طبیعی وارد نماید (Ghanbari et al., 2012).

در واقع آگاهی محیط‏زیستی در میان زنان روستایی گامی اساسی برای مقابله با بحران‏های جنگل‏زدایی و تخریب منابع طبیعی است (Erdogan et al., 2009). بنابراین، در مسیر آگاهی به اقشار مختلف جامعه، حضور زنان و ضرورت مشارکت آنان در حفظ محیط‏زیست و توسعه‏پایدار به جهت نقش مدیریتی در خانه و مزرعه اهمیت زیادی دارد (Aditya, 2016). واقعیت این است که زنان از قابلیت‏های ویژه برای حفاظت از منابع‏طبیعی برخوردار هستند بنابراین، با آموزش مناسب و توسعه مهارت‏های حرفه‏ای و خودکارآمدی آنان می‏توان گامی اساسی به سوی توسعه‏پایدار برداشت (UNESCO, 2017). بنابراین، آموزش زنان در این زمینه بسیار حساس و مهم می‏باشد (Elliott & Young, 2016). مسلماً نقش زنان و آموزش آنان یکی از مهمترین راهکارهایی است که می‏تواند از تخریب و انهدام محیط‏زیست جلوگیری کند (Morad haseli et al., 2013). لذا رسیدن به توسعه‏ی برابر و پایدار در جامعه، بدون در نظر گرفتن نقش و جایگاه زنان روستایی در کشور امری دست نیافتنی است (Rezaei & Vadadi, 2014). بنابراین یکی از راه‏های اجتناب از آسیب رساندن به محیط‏زیست و جلوگیری از تخریب آن، تغییر خودکارآمدی افراد به سمت و سوی ابعاد طبیعت‏گرا است (Vahidaa et al., 2017). در این راستا این مطالعه با هدف نقش عوامل تاثیرگذار بر بکارگیری رفتارهای دوستدارانه و حفاظت از محیط زیست در حوزه جنگل در میان جنگل‏های زاگرس انجام خواهد شد. 

" />

تبیین رفتارهای زیست‌محیطی زنان روستایی استان لرستان در حوزه جنگل‏های زاگرس

Explaining the Pro-environmental behaviour of rural women in Lorestan province


چاپ صفحه
پژوهان
صفحه نخست سامانه
مجری و همکاران
مجری و همکاران
اطلاعات تفضیلی
اطلاعات تفضیلی
دانلود
دانلود
دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان

مجریان: مسلم سواری

کلمات کلیدی:

اطلاعات کلی طرح
hide/show

کد طرح 99000023
عنوان فارسی طرح تبیین رفتارهای زیست‌محیطی زنان روستایی استان لرستان در حوزه جنگل‏های زاگرس
عنوان لاتین طرح Explaining the Pro-environmental behaviour of rural women in Lorestan province
محل اجرای طرح دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان
وضعیت اجرای طرح
تاریخ تصویب
تاریخ خاتمه

اطلاعات مجری و همکاران
hide/show

نام و نام‌خانوادگی سمت در طرح نوع همکاری درجه‌تحصیلی پست الکترونیک
مسلم سواریمجریاولدکترای تخصصیMoslem_Savari@yahoo.com

اطلاعات تفضیلی
hide/show

عنوان متن
پیشینه طرح
کلمات کلیدی
بیان مسئله و ضرورت انجام تحقیق

در دهه‏های اخیر به دلیل ارتباط بین بشر و محیط‏زیست به عنوان موضوعی مهم توجه شده است، زیرا به نظر می‏رسد منابع محیطی (آب و خاک) سریع‏تر از زمانی که برای بازیابی نیاز دارند توسط انسان‏ها مصرف و تخریب می‏شوند (Mennatizadeh et al., 2014). در نیم قرن اخیر توسعه شتابان بخش کشاورزی و شهرنشینی تا حدود زیادی توانست سطح زندگی را بهبود ببخشد، اما این عمل منجر به گسترش بیش از حد جنگل‏زدایی شد (Ingrao et al., 2016). بنابراین، عصرکنونی را دوران بحران‏های محیط‏زیستی نامیده‏اند. زیرا بهره‏برداری غیراصولی و بی‏رویه از منابع طبیعی، عدم خودکارآمدی مناسب در حفاظت از منابع طبیعی خسارات جبران‏ناپذیری را بر پیکره محیط‏زیست وارد نموده است (Mason & Triplett, 2016). در این بین نکته‏ی‏ای بسیار مهم که مورد غفلت واقع شده است، بهره‏برداری ناپایدار از جنگل‏هاست (Stupak et al., 2011). قطع درختان در واقع یکی از مهم‏ترین اشکال بهره‏برداری و در واقع بهره‏کشی افراد بومی از جنگل است و می‏تواند تاثیرات قابل توجهی، بر تنوع‏زیستی و خدمات اساسی که یک اکوسیستم می‏تواند ارائه دهد، داشته باشد (Lindenmayer & Laurance, 2012).

جنگل‏های زاگرس نیز از این قاعده مستثنی نیست شدت فزآینده بهره‏برداری از این جنگل‏ها و عدم موفقیت طرح‏ها و برنامه‏های احیایی، سبب بروز حساسیت‏های اجتماعی و سیاسی در بعد منطقه‏ای و سرزمینی در قبال وضعیت بحرانی زاگرس شده است (Khedrizadeh et al., 2017). جنگل‏های زاگرس به دلیل تردد بیش از حد دام و انسان و قطع مکرر سرشاخه‏های درختان از نظر پایداری در شرایط نامطلوبی قرار دارند (Pourhashemi et al., 2010). در شرایط کنونی، وسعت مناطق جنگلی زاگرس مانند سایر نقاط ایران در حال کاهش است. با توجه به روند فزاینده تخریب منابع طبیعی، دولت با محدودیت‏های متعددی برای حفظ، احیاء و بهره‏برداری از آن مواجه است (Dahmardeh et al., 2011). از طرفی، جنگل‏ها به دلیل نقش اساسی که در تقویت معیشت و توسعه جوامع بشری دارند همواره باید مورد توجه قرار گیرند و راه‏حل آن در آموزش صحیح بهره‏برداران جهت بهره‏مندی پایدار از این منابع است (Pasiecznik & Savenije, 2015; Mc Gregor, 2011). زیرا زندگی مردم ساکن در حاشیه جنگل‏های زاگرس نسبت به سایر نقاط کشور، پیچیده‏تر و سخت‏تر است. نبود عرصه‏های کار و تولید، بالا بودن افزایش جمعیت و نبود توسعه اقتصادی متناسب با افزایش جمعیت باعث وابستگی شدید مردم ساکن در این جنگل‏ها به منابع طبیعی این ناحیه شده است (Fatahi et al., 2009).

جنگلداری و مدیریت جنگل‏های زاگرس، وابسته به توجه به مسایل اجتماعی و تعاملی مردم و طبیعت است. بهره‏برداری‏های سنتی مردم محلی جنگل‏های زاگرس، ارتباط قوی بین انسان‏ها و طبیعت در کوهستان‏های زاگرس به‏وجود آورده است. مردم محلی برای تهیه علوفه، چوب سوخت و تامین معیشت خود، یک مدیریت سنتی از زمین جنگل و فرآورده‏های جنگلی را دنبال می‏کنند (Fatehi et al., 2010). در حال حاضر بهره‏برداری سنتی به منظور تامین نایازهای معیشتی در بخش‏های زیادی از جنگل‏های زاگرس رایج است که بخش عمده آن توسط زنان روستایی صورت می‏گیرد (Savari & Asadi, 2019). لذا حرکت به سوی توسعه‏پایدار نیازمند آموزش همگانی در حفاظت از منابع طبیعی است (Laurie et al., 2016)، زیرا توسعه‏پایدار و همه‏جانبه، از بستر نیروی انسانی می‏گذرد (Ghffari et al., 2016).

گزارش شاخص عملکرد محیط زیست ایران بیانگر آن است که در سال 2006 در میان 133 کشور رتبه 53، در سال 2010 در میان 163 کشور رتبه 78 و در سال 2018 در بین 180 کشور رتبه 80 را به دست آورد  (Emerson et al., 2010; Wendling et al., 2018). انتشار این آمارهای رسمی بیانگر عدم موفقیت مدیران ایران در زمینه سلامت محیط زیست است (Ramezani Ghavamabadi, 2013).

افزایش تدریجی جنگل زایی و از بین رفتن جنگل‏ منجر به از بین رفتن تنوع زیستی و ساختار جنگل شده است، این عمل امنیت غذایی و تامین نیازهای اساسی انسان را با چالش اساسی مواجه ساخته است (Parrotta et al., 2016; Mavhura and Mushure, 2019). علاوه بر این، جنگل زایی و از بین رفتن جنگل‏ها منجر به تغییرات آب و هوایی (Van der Werf et al., 2009) کاهش باروری خاک، از بین رفتن زیستگاه حیوانات و فرسایش خاک می‏شود Foley et al., 2007; Dudley et al., 2014)).

اما مهمترین عامل تخریب منابع جنگلی ریشه در اقدامات انسان دارد (Thondhlana and Hlatshwayo, 2018). بنابراین، محققان و سیاست‏گذاران معتقدند که این مشکلات از طریق بهبود رفتارهای طرفدار محیط زیست می‏توان بر طرف نمود (Dornhoff et al., 2019). اما مطالعات مختلف به اهمیت نقش جنگل‏ها در بهبود وضعیت خانوارها اشاره داشتند (Belcher et al., 2015) و بر نقش جنگل‏ها در کاهش فقر در مناطق روستایی تاکید کرده‏اند (Angelsen et al., 2014). آگاهی از مزایای مستقیم و غیرمستقیم خدمات اکوسیستم جنگلی می‏تواند به بهبود رفتار حفاظتی افراد کمک کند (Meijaard et al., 2013). با توجه به اهمیت نقش جنگل در تمامی جوانب معیشت انسان‏ها، منجر به افزایش علاقه عمومی برای مطالعه رفتارهای حفاظت از جنگل شد و این سوال در میان پژوهشگران مطرح شد که چه عواملی باعث پذیرش رفتارهای حفاظتی از منابع جنگلی می‏شود (Casalo and Escario, 2018). پس از آن، مطالعات زیادی برای توضیح رفتارهای زیست محیطی افراد در بین گروه‏های اجتماعی مانند دانش‏آموزان، کشاورزان و زنان روستایی انجام شد (Wang et al., 2018, 2019). در زمینه حفاظت از جنگل، زنان روستایی از مهمترین قشرهای فعال روستایی هستند که می‏توانند نقش  اساسی در توسعه پایدار به طور عام و پایداری منابع طبیعی به طور خاص ایفا کنند (Chen et al., 2017). در مناطق روستایی حاشیه جنگل، زنان همواره ارتباط نزدیکی با منابع جنگلی دارند و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از آن بهره‏مند می‏شوند. بنابراین، لازم است که فعالیت‏های حفاظتی آن‏ها مورد توجه قرار گیرد (Naeimi et al., 2018). زیرا زنان می‏توانند مسیر بسیاری از رفتارهای پرخطر ناسازگار با محیط‏زیست را تغییر دهند این در حالی است، عدم توجه به جایگاه آنان می‏تواند خطرات جبران‏ناپذیری را به منابع طبیعی وارد نماید (Ghanbari et al., 2012).

در واقع آگاهی محیط‏زیستی در میان زنان روستایی گامی اساسی برای مقابله با بحران‏های جنگل‏زدایی و تخریب منابع طبیعی است (Erdogan et al., 2009). بنابراین، در مسیر آگاهی به اقشار مختلف جامعه، حضور زنان و ضرورت مشارکت آنان در حفظ محیط‏زیست و توسعه‏پایدار به جهت نقش مدیریتی در خانه و مزرعه اهمیت زیادی دارد (Aditya, 2016). واقعیت این است که زنان از قابلیت‏های ویژه برای حفاظت از منابع‏طبیعی برخوردار هستند بنابراین، با آموزش مناسب و توسعه مهارت‏های حرفه‏ای و خودکارآمدی آنان می‏توان گامی اساسی به سوی توسعه‏پایدار برداشت (UNESCO, 2017). بنابراین، آموزش زنان در این زمینه بسیار حساس و مهم می‏باشد (Elliott & Young, 2016). مسلماً نقش زنان و آموزش آنان یکی از مهمترین راهکارهایی است که می‏تواند از تخریب و انهدام محیط‏زیست جلوگیری کند (Morad haseli et al., 2013). لذا رسیدن به توسعه‏ی برابر و پایدار در جامعه، بدون در نظر گرفتن نقش و جایگاه زنان روستایی در کشور امری دست نیافتنی است (Rezaei & Vadadi, 2014). بنابراین یکی از راه‏های اجتناب از آسیب رساندن به محیط‏زیست و جلوگیری از تخریب آن، تغییر خودکارآمدی افراد به سمت و سوی ابعاد طبیعت‏گرا است (Vahidaa et al., 2017). در این راستا این مطالعه با هدف نقش عوامل تاثیرگذار بر بکارگیری رفتارهای دوستدارانه و حفاظت از محیط زیست در حوزه جنگل در میان جنگل‏های زاگرس انجام خواهد شد. 

خلاصه نتیجه اجرای طرح

پیوست ها
hide/show

نام فایل تاریخ درج فایل اندازه فایل دانلود
IMG-20201229-WA0009.jpg1399/10/0925806دانلود
asli.doc1399/10/09320512دانلود